کانت به روایت دیلتای

author

Abstract:

چکیده: با اینکه دیلتای کانت را در « نقد عقل محض » پیشگام خود دانسته و طرح ابتکاری خود را  به تبع کانت ، «نقد عقل تاریخی» نامیده است معهذا او را در عقلانی سازیِ سوژۀ انسانی ناکام می داند. وی نه فقط بر بُعد شناختی سوژه ، بلکه بر بُعد ارادی و احساسی آن هم تاکید می کند و کانت را به عقلانی کردنِ سوژه متّهم می کند . از سوی دیگر طرح کلان نقد وی برخلاف کانت به علوم طبیعی محدود نشده و شامل علوم انسانی هم می گردد. دیلتای دو نقد عمده را بر معرفت شناسی کانتی وارد می‌کند ؛ نخست اینکه این معرفت شناسی واجد تلقی‌ای بسیار عقلانی از تجربه است به گونه‌ای که از ابعاد عاطفی و ارادی تجربه غفلت کرده و نوعی نظر ورزی گسسته از جهان است در حالی که تجربه چیزی  فراتر از آن است و مشروط  و محوی در همة قوای  شناختی ، عاطفی و ارادی ماست ، دوم آنکه موضع استعلایی کانت غیر تاریخی و بلکه فراتاریخی است. درواقع طرح اصلی دیلتای ، تکمیل طرح بنیادهای معرفت شناختی علوم طبیعی ( عقل محض ) توسط کانت و توسعۀ آن به حوزه علوم انسانی ( عقل تاریخی )  به مدد عبور از سوژه پیشینی ِصوری عقل زده کانتی به سوژه تاریخیِ ریشه دار در شبکه حیاتی است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

شکل نهایی فلسفه‌ی عملی کانت بر اساس روایت آلن وود

شکل نهایی فلسفه‌ی اخلاق ایمانوئل کانت چگونه است؟ آیا همان‌طورکه شهرت دارد، نظام اخلاقی کانت نظامی خشک، سخت و انعطاف‌ناپذیر است و این فیلسوف آلمانی قرن هجدهم در مسیر سلوک اخلاقی، غایت و سعادت را کنار می‌گذارد؟ چگونه می‌توان اصول اخلاقی کانت را در زندگی روزمره اجرا کرد؟ این‌ها پرسش‌هایی است که در این مقاله مطرح می‌شود و براساس تفسیر آلن وود از اخلاق کانت، پاسخ‌هایی عرضه می‌شود که با نظر متداول در...

full text

دیلتای و بنیادگذاری علوم انسانی

چکیده۱۹۱۱ )، فیلسوف آلمانی و از بنیانگذاران فلسفه قارهایِ علوم انسانی در غرب، طرح - ویلهلم دیلتای ( ۱۸۳۳دانسته است. این طرح دارای دو بخش سلبی و ایجابی « نقد عقل تاریخی » ، فکری خود را به پیروی از کانتاست. در بخش سلبی، دیلتای ضمن اذعان به کانتی بودن پروژۀ فکری خود و تصدیق تلقّی کانتی از ماهیّتو کارکرد فلسفه به نقّادی معرفت شناسیِ غیرتاریخی، نظریۀ سوبژکتیویته و مقولات و عدم کارآمدی آن درفلسفۀ علوم انس...

full text

نسبت «آفرینش هنری » نزد کانت و هایدگر با معنای «روایت » در نظر ریکور

در دوران مدرن آفرینش هنری، تحت تأثیر کانت، اغلب امری نبوغ ‌آمیز و سوژه محور فهم می‌شود، آفرینشی مستقل و مقدس. نزد او معنای آفرینش مترادف عمل ترکیب در قوه متخیله است. این قوه تشتت شهودات حسی را منظم کرده و در قالب مقولات فاهمه وحدت می‌بخشد. این ترکیب یا وحدت بخشی یک سوی آفرینش است و دیگر سو هنرمندِ نابغه است. نزد هایدگر اما آفرینش هنری به نوعی در کارکردهای فرهنگی هنر نمایان می‌شود. به عبارت دیگر ...

full text

تجربۀ زندگی از منظر ملاصدرا و دیلتای

دیلتای یکی از فیلسوفان زندگی است که متن حیات را بررسی کرده است. نگاه وی به «تجربۀ زندگی» قرابت‌های بسیاری با اندیشۀ حیات و زندگی در حکمت متعالیۀ ملاصدرا دارد. مقصود این نوشتار از «تجربۀ زندگی» اصطلاح «تجربۀ زیسته» در فلسفۀ دیلتای نیست، بلکه مقصود هر نوع نگاه زمانی به زندگی است که فعالیت‌های انسان را در طول زمان بررسی می‌کند. بررسی اهداف و سیر کلی این دو فیلسوف و ویژگی‌های تجربۀ زندگی، نشان‌دهند...

full text

مفهوم علوم انسانی دراندیشۀ نخست ویلهلم دیلتای

در تاریخ تفکر به ویژه در حوزۀ علوم انسانی اندیشۀ ویلهلم دیلتای نقطۀ عطف محسوب می­شود. دوران دیلتای با علم­زدگی تمام عیار مصادف بود عده­ای که علم­زده بودند میان روش علوم طبیعی با علوم انسانی تفاوت اساسی قایل نبودند و هر داعیه­ای که داشتند مآل کارشان به ماده انگاری مکانیکی می­رسید. دیلتای با این گروه به مقابله برخاست و معتقد شد که برای حل مسئله نسبت علوم انسانی با شناخت طبیعت باید به سنخیت موضوع ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 7  issue 1

pages  35- 55

publication date 2016-05-21

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023