چگونگی غلبه هنر بر متافیزیک غرب در تفکر هایدگر
Authors
Abstract:
به نظر هایدگر نیستانگاری غرب ناشی از تاریخ متافیزیکزده آن است که از افلاطون آغاز میشود. متافیزیک به دلیل غفلت از وجود و پرداختن به موجودات به نیستانگاری انجامیده است. راه حل هایدگر برای مواجهه با متافیزیک و نیستانگاری در توجه به هنر است. هنر عالمی را که پیشتر وجود داشته است آشکار میکند و از این رهگذر قومی را پدید میآورد و تاریخ آن را رقم میزند و بر متافیزیک غلبه میکند. مساله این مقاله این است که متافیزیک چگونه به نیستانگاری انجامیده است و هنر چگونه بر متافیزیک غلبه میکند. هدف مقاله نشان دادن این است که سرّ این مساله در نسبت میان متافیزیک و هنر با امر حسی است. این مقاله تلاشی است برای نشاندادن این دو نسبت و از این رهگذر آشکارساختن نقش هنر در غلبه بر متافیزیک. نتیجه این مقاله این است که متافیزیک امر حسی را به مرتبه موجود ناحقیقی تنزل داده است، ولی هنر میتواند آفرینشگری کند و با آغازی غیرمتافیزیکی امر حسی را حقیقت بخشد.
similar resources
درآمدی بر فکر شرق و غرب در تفکر هایدگر
هایدگر پس از وجود و زمان مهم ترین مباحث فلسفۀ خود را با به کاربردن مداوم تعابیری چون اروپایی، مغرب زمینی و غربی به بحث در بارۀ غرب بر می گرداند. همچنین او در اولین سال های فعالیت دانشگاهی اش در آغاز دهۀ بیست قرن گذشته اغلب به اشپنگلر و کتاب افول مغرب زمین او می پردازد. همین ها حاکی است از موضوعیت «مسئلۀ غرب» در فلسفۀ او. از سوی دیگر هایدگر بخصوص بعد از جنگ دوم جهانی به گفتگو با شرق پرداخته است،...
full textهنر بدون متافیزیک: خوانشی پساساختارگرایانه از هنر
هنر مدرن منادی دوران جدیدی است، دوران تعلیق و وانهادگی؛ دورانی که در حوزههای عمومیتر پستمدرن نامیده میشود. پساساختارگرایی اندیشهی چنین دورانی است، دورانی که انسان به سرشت تاریخی خود پی میبرد و از بند لوگوس میگسلد. اما این وانهادگی، برخلاف تصور رایج، زندگی را با نسبیت محض و بیمعنایی مواجه نمیسازد. میخواهیم ببینیم در اندیشهی پساساختارگرا چه بر سر هنر میآید. در واقع «هنر بدون لوگوس» مو...
full textتأملی بر مسئله خدا در تفکر هایدگر
خدا در تفکر هایدگر به سه شکل عمده ظاهر میشود: وجود، امر مقدس و آخرین خدا. یافت وجود، در تجربه قلبی هیبت رخ میدهد و کشف امر مقدس هنگام رویارویی با کار هنریای که جامع ساحات چهارگانه باشد؛ اما آخرین خدا، موضوع انتظار است؛ خدایی که غیاب آن در سرود شاعر، به کلام درمیآید. وجود، کار هنری و غیاب خدا، هر سه، رویدادهای «از آن خود کننده» هستند؛ رویدادهایی که سبب میشوند سوژه شناسنده، با طبیعت متحد شود...
full textهایدگر و گذر از متافیزیک
در این رساله تعریف هایدگر از متافیزیک و انتقادات او بر آن مورد بررسی قرار می گیرد. دغدغ? اصلی هایدگر متافیزیک بود، خصوصاً متافیزیکِ هستی. از نظر هایدگر سخنی که به هستی نپردازد و تفاوت هستی شناسانه میان هستی و موجود را فراموش کند سخنی متافیزیکی است. برخلاف تفاسیر رایج، هایدگر با تفسیر فلسف? کانت ادعا کرد که فلسف? کانت در طرح هستی شناسی بنیادین قرار می گیرد. هدف او مقابله کردن با فلسف? سوژه مدار اس...
هایدگر و پدیدارشناسی هرمنوتیکی هنر
در تحلیل هنر به روش پدیدارشناسی به دو جریان عمده می توان اشاره کرد: پدیدارشناسی سوبژکتیو و پدیدارشناسی غیرسوبژکتیو. پدیدارشناسان سوبژکتیو هنر ، روش هوسرل را که مبتنی بر کشف معانی و ذوات در ساحت آگاهی است، در تحلیل زیبایی شناسی به کار می برند و لذا زیبایی شناسی را به مثابه یک علم تلقی می کنند، اما در پدیدارشناسی هرمنوتیکی، عمده توجه، به ذات هنر و نسبتش با حقیقت معطوف است. در میان این گروه از پدی...
full textمسئلة «اذهان دیگر» در تفکر هایدگر
مسئلة «اذهان دیگر» به عنوان یکی از جدیترین مشکلات معرفتشناسی در فلسفه، ریشه در دوگانهانگاری دکارت دارد. از آن زمان، راه حلهای متعددی برای این مسئله مطرح شدهاست، اما این راه حلها هر یک با مشکلاتی مواجه هستند. در مقابل فلسفة کلاسیک و سنّت فلسفة تحلیلی، هایدگر در خاستگاه این مسئله و راه حلهایی را که برای پاسخ به آن مطرح شدهاست، همچون بسیاری از مسائل معرفتشناختی دیگر، تحلیل نادرستی از انس...
full textMy Resources
Journal title
volume 25 issue 100
pages 6- 26
publication date 2020-12-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023