پاره‌جمله‌‌ها در زبان فارسی

author

Abstract:

این مقاله نشان می­دهد که پاره­جمله­­های زبان فارسی از طریق حرکت غیرموضوع باقیمانده و متعاقب آن حذف گروه زمان مشتق می­شوند. شواهدی مانند تطبیق حالت، تأثیرات نظریۀ مرجع­گزینی، و دامنه و ضمایر مقید نشان می­دهند که ­پاره­جمله­های زبان فارسی حاصل عملکرد قاعدۀ حذفند. اما پیش از عملکرد این قاعده، پاره­جمله­­ها از طریق حرکت غیرموضوع از جایگاه حذف خارج می­شوند و به حاشیۀ چپ جمله منتقل می­شوند. شواهدی مانند ابقای حرف اضافه و افعال مرکب وجود حرکت در پاره­جمله­­ها را تأیید می­کنند. جواز حذف در ­پاره جمله­ها نیز از سوی مشخصۀ حذف صادر می­شود که در هستۀ کانون قرار دارد. همچنین، داده­های مربوط به ­پاره­جمله­ها و جزیره­ها در زبان فارسی نشان می­دهند که پاره­جمله­­ها قادر به خروج از جزیره­های گوناگون هستند و این بدان معناست که پاره­جمله­­های زبان فارسی حساس به جزیره نیستند. جهت تبیین این ویژگی پاره­جمله­­های زبان فارسی، از نظریۀ جزیره­های صورت آوایی بهره می­گیریم و  این دیدگاه را مطرح می­کنیم که در اثر حذف گروه زمان در پاره­جمله­­ها تمام  تخطی­های صورت گرفته از جزیره محو می­شوند و جمله از ساقط شدن نجات می­یابد. از این­رو، نیازی به قائل شدن به وجود یک لایۀ اضافی در حاشیۀ چپ و حرکت بدون انگیزه و سبب نیست.  

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

اشتقاق در زبان فارسی

هدف مقاله حاضر آن است تا نشان ‌دهد مبحث «اسم جامد و مشتق» در دستور زبان فارسی، الگوبرداری نادرستی از قواعد زبان عربی بوده و منطبق با ساختمان زبان فارسی نیست؛ زیرا فارسی از گروه‌ زبان‌های ترکیبی است و عربی از گروه زبان‌های اشتقاقی. مؤلف با نقد سه دیدگاه متناقض دستورنویسان فارسی در باره اشتقاق، نتیجه می‌گیرد که مبحث اشتقاق در فارسی محدود به «اسم» نیست، بلکه دیگر انواع کلمه نیز ساخت اشتقاقی دارند....

full text

پوچ‌واژه در زبان فارسی

  در این مقاله به بررسی وجود یا نبودِ پوچ­واژه (expletive) در زبان فارسی می­پردازیم. طبق نظر ریتسی(1982 و 1986) در زبان­های ضمیرانداز از آنجا که ضمیر ناملفوظ ارجاعی وجود دارد، ضمیر ناملفوظ پوچ­واژه (expletive pro) نیز موجود است؛ بدین مفهوم که زبان­های ضمیرانداز پوچ­واژۀ فاقد جوهر آوایی نیز دارند. این در حالی است که کریمی(2005) با توجّه به نقض تأثیر معرفگی (definiteness effect) معتقد است که در زبا...

full text

مکث در زبان فارسی

زبانِ گفتار، هم پدیده‌های زنجیری دارد و هم پدیده‌های زبرزنجیری. این پدیده‌ها هریک به‌نوبۀ خود بخشی از زبان را می‌سازد. بدونِ پدیده‌های زبرزنجیری (تکیه، آهنگ، زیروبمی، درنگ[1]، مکث[2] و...)، گفتار، مصنوعی و ماشینی به‌نظر می‌رسد. درمیانِ این پدیده‌ها به پدیدۀ مکث توجه اندکی شده است. این پژوهش با استفاده از روش آواشناسیِ صوت­شناختی و با توجه به متغیر‌های جامعه‌شناسیِ زبان، درپی یافتن ویژگیِ آواییِ مکث، ب...

full text

همزه در زبان فارسی

تاکنون مطالب ومقالات بسیاری درباره انسداد چاکنایی در زبان فارسی نگاشته شده است و شبهات زیادی در مورد این همخوان در زبان فارسی وجود دارد . بعضی از نویسندگان با استناد به بعضی شواهد آن را جزو واج های زبان فارسی نمی دانند و بعضی دیگر با ارائه شواهدی آن را یکی از واجگان این زبان میدانند‘ اما کاربرد آن با استثنائات فراوانی همراه است . آیا انسداد چاکنایی که در ابتدای بعضی از کلمات زبان فارسی وجود دار...

full text

فرهنگ‌نویسی فارسی در قلمروی زبان فارسی

در این نوشته، «تاریخ تحولات فرهنگ‌نویسی فارسی» در قلمروی زبان فارسی بررسی می‌شود. با مقایسۀ قدیمی‌ترین فرهنگ‌های فارسی با فرهنگ‌هایی که در سدۀ بیستم نوشته شده‌اند، می‌توان کل تاریخ فرهنگ‌نویسی فارسی را به دو دورۀ «سنتی» و «علمی» تقسیم کرد. منظور از فرهنگ‌نویسی سنتی دوره‌ای از فرهنگ‌نویسی فارسی است که از قرن چهارم و پنجم هجری آغاز شد و تا پایان قرن سیزدهم هجری ادامه یافت. فرهنگ‌های این دوره هم ا...

full text

تکیه در زبان فارسی

Abstract: This research has been carried out in the framework of Auto segmental-metrical (AM) phonology to study the stress in Persian. Two types of abstract and concrete prominences were distinguished in which the first one refers to the stress and the second one refers to the pitch accent. Stress is assumed to be a lexical property of the lexemes, but pitch accent is assumed to be an intonati...

full text

کانونی‌سازی در زبان فارسی

زبان فارسی ازجمله زبان‌هایی است که در آن کانونی‌سازی[1] رخ می‌دهد. درنتیجۀ رخ‌دادِ این پدیده، که نمونه‌ای از قلبِ نحوی[2] به‌شمار می‌رود، سازۀ نحویِ کانونی شده یا در سطح ساخت ظاهری جابه‌جا می‌شود و یا در سطحِ صورتِ منطقی به جایگاهِ شاخصِ فرافکنِ کانون. یافته­ها  نشان می‌دهد که: (الف) حرکت کانونی‌سازی، قبل از بازنمون[3]، ضرورتاً منجر به خوانشِ تقابلی نمی‌شود، (ب) کانونی‌سازی شامل حرکتِ کلِ سازة کانونی‌شده د...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 4  issue 2

pages  101- 119

publication date 2014-02-20

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023