واکاوی گفتمان قدرت در داستان رستم و اسفندیار از منظر فوکو

Authors

Abstract:

میشل فوکو(1984-1926) بنیان­گذار تحلیل­گفتمان، به مجموعه­ای از گزاره­هایی گفتمان می­گوید که به یک صورت­بندی گفتمانی تعلق داشته باشد. گفتمان در این معنا یک صورت مثالی و بی­زمان نیست، بلکه از ابتدا تا به انتها تاریخی است؛ پاره­ای از تاریخ است که محدویت­ها، تقسیم­بندی­ها، تحولات و صورت­های خاص زمانمند خود را تحمیل می­کند و از علامت ها تشکیل شده اند؛ و اما  کارکردشان از کاربرد این علامت­ها، برای نشان دادن و برگزیدن اشیاء بیش­تر است و همین ویژگی است که آن­ها را غیرقابل تقلیل به زبان، سخن و گفتار می­کند. در واقع گفتمان، از نظرفوکو مجسم­کننده معنا و ارتباط اجتماعی است و شکل­دهنده ذهنیت و ارتباطات اجتماعی سیاسی (قدرت) است. از آن­جا که شاهنامه فردوسی دارای ارتباطات سیاسی و اجتماعی است که اکثر آن­ها در قالب داستان‌های تاریخی شکل­گرفته، که می­توان از معروف­ترین و تأثیرگذارترین آن­ها داستان رستم و اسفندیار را نام برد؛ این داستان از چند لایه گفتمانی تشکیل شده است که هدف از این مقاله بررسی لایه­های گفتمانی این داستان بر پایه گفتمان قدرت فوکو است. بنابراین این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه­ای با روش تحلیل گفتمان سعی دارد، تا به این پرسش پاسخ دهد که چه نوعی از روابط قدرت در سطوح گوناگون در شکل دادن گفتمان آن، بر پایه اندیشه­های فوکو مؤثر بوده است؟

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

ادب پهلوانی در داستان((رستم و اسفندیار))

در این مقاله ابتدا خواننده با تعاریف و معانی مختلف واژه ((ادب))در زبان و فرهنگ فارسی آشنا میگردد. ادب به معانی ‘مؤدب بودن‘خوشرفتاری‘فرهنگ و تربیت فکری‘ادبیات‘هنر‘معرفت‘قدرشناسی و ... بکار رفته است . در این مقاله مجموع رفتار و کردار پهلوانان بخصوص داستان رستم و اسفندیار ((ادب پهلوانی)) نامیده شده است. اینک به برخی از خصایص مذکور اشاره میکنیم: - احترام پدر و مادر و رفتار محبت آمیز آنان نسبت به ...

full text

تحلیل کهن الگویی داستان رستم و اسفندیار

یکی از رویکردهای مهم نقد و بررسی آثار ادبی، نقد کهن‏الگویی یا اسطوره‏شناختی است که آن خود یکی از متفرعات نقد روان‏شناسی‏ ژرفانگر به‏شمار می‏آید. ‌این نوع رویکرد که بر پایة اندیشة روان‏پزشک سوئیسی، کارل گوستاو یونگ تکوین یافته، به بررسی و تحلیل عناصر ساختاری اسطوره که در روان ناخودآگاه جمعی حضور دارند، می‏پردازد. در نظر یونگ ‌این عناصر نوعی تجربة همگانی است که به گونه‏ای در همة نسل‏ها تکرار می‏ش...

full text

بررسی کهن الگوی آب و کمان کشی در داستان رستم و اسفندیار از منظر آیکونولوژی

بنابر روایت فردوسی در شاهنامه، اسفندیار روئین تن است اما رستم  با پرتاب تیری او را به کام مرگ می کشاند. در اساطیر ایران کمان کشی از خویشکاری های مهم ایزدان باران آور محسوب می گردد و چنین کنشی در پیوند با عناصری همچون سیمرغ، روئین تنی، درخت گز و ... می تواند یادآور مفاهیم رایج اساطیری در این زمینه باشد. هدف از تدوین این مقاله نیز، رمزگشاییِ نمادپردازی های صورت گرفته در ارتباط با کمان کشی و عنصر آ...

full text

مقایسة داستان رستم و اسفندیار با نمایش‌نامة مکبث از منظر سیر روایت، رخدادها و شخصیت‌ها

داستان رستم و اسفندیار، یکی از زیباترین و جذابترین داستانهای شاهنامه فردوسی است. مکبث نیز نمایشنامه‌ای است معروف از شکسپیر. این دو اثر ادبی، از جهاتی دارای وجوه اشتراک هستند. مقاله‌ی حاضر، تلاشی است برای بررسی وجوه اشتراک داستانهای رستم و اسفندیار و مکبث، با تکیه بر سیر روایت، رخدادها و شخصیتهای این دو اثر.

full text

مقایسة داستان رستم و اسفندیار با نمایش‌نامة مکبث از منظر سیر روایت، رخدادها و شخصیت‌ها

داستان رستم و اسفندیار، یکی از زیباترین و جذابترین داستانهای شاهنامه فردوسی است. مکبث نیز نمایشنامه‌ای است معروف از شکسپیر. این دو اثر ادبی، از جهاتی دارای وجوه اشتراک هستند. مقاله‌ی حاضر، تلاشی است برای بررسی وجوه اشتراک داستانهای رستم و اسفندیار و مکبث، با تکیه بر سیر روایت، رخدادها و شخصیتهای این دو اثر.

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 7  issue 15

pages  215- 230

publication date 2019-09-23

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023