نگاهی متفاوت به داستان «شیر و نخجیران» مثنوی از منظر نظریة «اقسام عقلانیت»
author
Abstract:
مولوی در جایجای مثنوی با شیوۀ «قیاس اصولی» مخالفت شدید کرده و بهکارگیری آن را خطای شناختی- ادراکی میداند؛ ولی عملاً در داستانهای خود برای ثبوت و اثبات نظریهها، نوع منطقی آن را مباح میداند هرچند، بر اساس شیوۀ منحصربهفردی که در نوع خطابۀ خود دارد، تناسب منطقی و نظم معهود آن را به هم میزند. این مقاله تناسب استدلال مولوی را در داستان تمثیلی «شیر و نخجیران» مورد نقد و بررسی قرار داده و سپس روش ایشان را با نظریه قائل به «اقسام عقلانیت» میسنجد و در پایان به این نتیجه میرسد که مولوی تأثیر حالات روانشناختی و فضایل عقلانی آدمی را در شیوة استدلال او موثر می داند. هرچند چنین شیوهای در چارچوب منطق ارسطویی و حتی منطق جدیدِ برآمده از سنت تحلیلی مذموم است؛ اما رویکردهای امروزین در بحث عقلانیت چنین شیوهای را اجتنابناپذیر، رایج و جاری میداند زیرا استدلال و حجت انگیزی اساساً در عالم واقع و در زندگی روزمره از چنین سبک و سیاقی پیروی میکند بنابراین میتوان این ادعا را مطرح ساخت که چهبسا مولوی از این حقیقت ظریف غافل نبوده است.
similar resources
تحلیل روایی داستان «نخجیران و شیر» مثنوی معنوی با رویکرد زبانشناسی رمزگان رولان بارت
داستان شیر و نخجیران مثنوی معنوی یکی از پیچیدهترین داستانهای این کتاب است که ویژگیهای منحصربهفرد آن ظرفیت شگفتانگیزی را برای خوانشهای متعدد فراهم میکند. نظریۀ رمزگان رولان بارت یک چارچوب نظری روشمند و خلاقانه است که بهخوبی میتواند از پسِ پیچیدگیها و دلالتهای گستردۀ متن ادبی برآید. تلاش پژوهش حاضر در این راستاست که با بهکارگیری نظریۀ رمزگان رولان بارت به عنوان الگو، به روایتشناسی یک...
full textقبض و بسط "قیاس" در نظام استدلال مولوی (مطالعۀ موردی داستان «شیر و نخجیران»)
«قیاس» به عنوان شیوه یا ابزار دانش اصول و منطق، برای اصدار یا ثبوت حکم در حوزۀ انتقال مفاهیم، شناخت و معرفت به کار گرفته میشود. مولوی در جایجای مثنوی با شیوۀ «قیاس اصولی» مخالفت شدید کرده و به کارگیری آن را خطای شناختی- ادراکی میداند؛ ولی عملاً در داستانهای خود برای ثبوت و اثبات نظریهها، نوع منطقی آن را مباح میداند هرچند، بر اساس شیوۀ منحصر به فردی که در نوع خطابۀ خود دارد، تناسب منطقی و نظ...
full textنقد روانشناختی داستان موسی و شبان مثنوی از دیدگاه نظریة اریک برن
اریک برن (1970-1910م) شخصیت را متشکل از سه جنبة اساسی میداند و اعتقاد دارد نوزاد در پنج سال اول زندگی، ناخودآگاه اقدام به ضبط تعالیم دریافتی از والدین و محیط مینماید و با اینکه تحت حکمرانی غریزه و تمایلات جسمانی است، با استفاده از استنتاج، راه نوین منحصربهفردی برمیگزیند. داستان نمادین موسی (ع) و شبان در مثنوی معنوی، نشاندهندة ارتباط متقاطع دو شخصیت روانی متقابل یعنی "والد" و "کودک" است....
full textچیستی و اقسام مرگ از منظر عطار
چیستی و اقسام مرگ از منظر عطار چکیده مرگ از جمله رویدادهای رازآلود بشر از آغاز آفرینش بوده است. از آنجا که بشر همیشه خود را با این پدیده مواجه دیده و از آن گریزان و ترسان بوده، دغدغهای همیشگی برای شناختن و شناساندن آن داشته است. بررسی اندیشهی مرگ از دیدگاه عطار، عارف توانمند قرن ششم هجری، توجه به این دغدغهی مشترک بشری است. مرور و تأمل بر کاربردهای واژهی مرگ و متر...
full textنگاهی دیگر به بیتی از مثنوی
Some texts, especially mystical and literary, are so intricate and labyrinthine that can be interpreted differently. These various interpretations sometimes result from the interior aspect of the texts, based on semantical understanding, and sometimes arise from their exterior aspect, based on different ways of reading the texts. Accordingly, while in another article along with other interprete...
full textMy Resources
Journal title
volume 7 issue 4
pages 0- 0
publication date 2019-11-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023