نقشآفرینی بازیگر-اندیشه در انتخاب سیاستهای عمومی در ایالات متحده امریکا
author
Abstract:
اگر سیاستگذاری عمومی را از نگاهی عملیاتی، انتخاب درست یک گزینه از میان گزینههای بدیل برای حل یک مسِئله عمومی در نظر آوریم، آنگاه اهمیت انتخاب کننده و اندیشه منجر به این انتخاب روشن خواهد شد. این خط اصلی جریانی است که از لابهلای صفحات نوشته حاضر میکوشد تا با دستمایه قرار دادن مجموعهای هفت موردی از مطالعات صورت گرفته برای توجه به نقشآفرینی این بسته بازیگر-اندیشه در سیاستهای عمومی ایالات متحده، ضرورت پرداختنهایی اینچنینی را در دیگر مکانها مورد تاکید قرار دهد.
similar resources
زوال قدرت نرم ایالات متحده امریکا
: نوشتار حاضر با روش اسنادی به مساله زوال قدرت نرم امریکا میپردازد. نویسنده ابتدا مؤلفههای قدرت نرم را با توجه به عقاید جوزف نای مورد بررسی قرار داده سپس با کمک همین نظریه میکوشد به پرسش اصلی مقاله، یعنی علل افزایش یا فرسایش قدرت نرم امریکا در نیم سده گذشته را بررسی نماید. اهمیت قدرت نرم برای رسیدن به منافع ملی از کاربرد قدرت سخت (نیروی نظامی، تحریم اقتصادی و ...) کمتر نیست با این حال، رونده...
full textزوال قدرت نرم ایالات متحده امریکا
: نوشتار حاضر با روش اسنادی به مساله زوال قدرت نرم امریکا میپردازد. نویسنده ابتدا مؤلفههای قدرت نرم را با توجه به عقاید جوزف نای مورد بررسی قرار داده سپس با کمک همین نظریه میکوشد به پرسش اصلی مقاله، یعنی علل افزایش یا فرسایش قدرت نرم امریکا در نیم سده گذشته را بررسی نماید. اهمیت قدرت نرم برای رسیدن به منافع ملی از کاربرد قدرت سخت (نیروی نظامی، تحریم اقتصادی و ...) کمتر نیست با این حال، رونده...
full textرویکرد فرهنگی ایالات متحده امریکا در عراق 2014 (تحلیل محتوای فعالیتهای آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده در عراق)
The Iraq war of 2003 was the dawn of both soft and hard impact and influence of the United States of America in this country. After the evacuation of American militants and the end of military presence in Iraq, United States continued its influence through cultural diplomacy and soft power. Unites states agency for international development as one of the most critical tools of cultural diplomac...
full textمبانی تاریخی و نظری سیاست خارجی ایالات متحده امریکا
به صورت تاریخی ایالات متحده دو دوره کاملاً متفاوت را در عرصه سیاست خارجی خود تجربه کرده است؛ از زمان استقلال یعنی از سال 1776 تا آوریل 1917 منطق انزواگرایی بر سیاست خارجی این کشور حاکم بود. این دوره طولانی از انزواگرایی را می توان به انزواجویی محصور در چارچوب مرزهای امریکا و همچنین انزواجویی قارهای که از سال 1823 توسط جیمز مونروئه بر دستگاه دیپلماسی امریکا حاکم شد، مورد تقسیم قرار داد. دوره د...
full textMy Resources
Journal title
volume 5 issue 4
pages 1- 2
publication date 2020-01-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023