نقد رویکرد قانون آیین دادرسی کیفری ایران در محکومیت کیفری غیابی (بررسی تطبیقی با حقوق اسلام و غرب )
author
Abstract:
ماده (406) قانون آیین دادرسی کیفری ایران محکومیت غیابی در جرایمی که جنبه حق اللهی دارند را ممنوع کرده است و در سایر جرایم، این نوع حکم را تجویز نموده است.این رویکرد ظاهرا متکی به نظر اجماعی فقهای امامیه است.مطابق این نظر گرچه روایات ناظر به جواز دادرسی و محکومیت غیابی، همه انواع دعاوی را شامل می شود لیکن به جهت حاکمیت اصل تخفیف، قاعده درء و همچنین مذاق شریعت، محکومیت غیابی در جرایم حق اللهی را در بر نمی گیرد. سوال این است که نظر اجماعی مورد اقتباس قانونگذار ایرانی تا چه میزان با اصول دادرسی اسلامی متّخذ از روایات معصومین از یک سو و نظام های دادرسی عرفی از جمله نظام های مختلط و اتهامی از سوی دیگرانطباق دارد؟ دقت در روایات ناظر بر دادرسی حضوری و غیابی حاکی از این حقیقت است که نظر اجماعی با اصل حضوری بودن دادرسی متّخذ از روایات معصومین منطبق نیست. این نظر همچنین با هیچیک از نظام های عرفی دادرسی اعم از مختلط و اتهامی همخوانی ندارد. پیروی از نظام دادرسی مختلط و رویکرد امنیت مدار آن، مستلزم جواز مطلق دادرسی و محکومیت غیابی در همه جرایم اعم از جرایم حق اللهی و جرایم حق الناسی است. ازاین روماده (406) قانون آیین دادرسی کیفری نه نیازهای نظام دادرسی امنیت مدار کنونی ایران را بر آورده می سازد و نه دادرسی ترافعی و منصفانه برگرفته از جمع روایات معصومین را به نمایش می گذارد. همسویی با نظام دادرسی مختلط مستلزم تجویز محکومیت غیابی در آن دسته از جرایم حق اللهی است که موجب اخلال در نظم عمومی می شوند و انطباق با دادرسی منصفانه و ترافعی اسلام که تا حدی با نظام اتهامی شباهت دارد ممنوعیت مطلق محکومیت کیفری غیابی در همه جرایم را می طلبد.
similar resources
حقوق دفاعی متهم در «دوران تحت نظر» در قانون آیین دادرسی کیفری و بررسی تطبیقی آن با حقوق انگلستان
Taking the accused into surveillance by police officers in witnessed crimes is one of the most important authorities of them. Certainly giving this authority to police officers, which leads to the denial of freedom of accused for movement in limited time, is based on the efforts in order to achieve principal interests as finding out the truth and reveal the fact in criminal cases as well obtain...
full textراهبردهای مشارکت سازمانهای مردمنهاد در فرایند کیفری (نقد و تحلیل ماده (66) قانون آیین دادرسی کیفری)
بحث «سازمانهای مردمنهاد» و مشارکت این سازمانها در فرایند کیفری یکی از جلوههای «سیاست جنایی مشارکتی» است که علاوهبر جنبه حمایتی از بزهدیده، بهویژه بزهدیدگان خاص نقش مهمی در تحقق حقوق شهروندی و پیشگیری از بزهدیدگی ثانوی ایفا میکنند، مضافاً اینکه در حوزههایی که مدعیالعموم بهسادگی نمیتواند ورود کند و بحث تعقیب دچار مشکل میشود سازمانهای مردمنهاد که امروزه برخی آنان را «دادستان خصوصی...
full textبررسی تطبیقی حمایت از شهود در قانون آیین دادرسی کیفری ایران و منشور شهود انگلستان
ازشاهد به عنوان چشم و گوش نظام عدالت کیفری یادمیکنند، مشارکت شاهد زمینه کشف جرم و در نهایت تأمین امنیت را در جامعه به ارمغان میآورد. از این رو اتخاذسیاستی حمایتی میتواند بسترساز مشارکت فعال شاهد در فرآیند کیفری قلمداد گردد.از این رو درحقوق انگلستان سندی به منظور احصاء قواعد رفتاری مناسب در قبال شهود در کنار قواعد عمومی به نام « منشورشاهد» تخصیص یافته است. دراین سند به صورت شفاف تر از قواعد آیی...
full textدادرسی افتراقی اطفال در قانون آیین دادرسی کیفری 1392
مبانی حقوق بشری و جرمشناسی قابل توجهی، پیشبینی یک نظام دادرسی افتراقی را برای اطفال بزهکار ایجاب میکند. این رویکرد در ایران نیز از سالها موجود بوده است. لکن قانون آیین دادرسی کیفری1392با معرفی ساختاری جدید، تغییرات قابل توجهی را دراین زمینه ایجاد کرده است. این قانون از رهگذر تاسیس نهادهای جدیدی از قبیل دادگاه اختصاصی برای اطفال، دادسرای اطفال، پلیس اطفال و الزام به تشکیل پرونده شخصیت، ...
full textبازتعریف آیین دادرسی کیفری
بیتردید، آیین دادرسی کیفری یکی از مهمترین شاخههای علوم حقوقی است که در آن در خصوص مقدسترین حقوق افراد مانند حق آزادی، حق حریم خصوصی و ... تصمیمگیری میشود. متأسفانه این شاخه، در ایران کمتر مورد اقبال قرار گرفته و این کم اقبالی، تعریف مبنایی، بنیادین و پایهای آیین دادرسی کیفری را نیز در بر میگیرد. تعاریف موجود در کتب مختلف تنها به موضوع فنی و کاربردی آیین دادرسی کیفری اختصاص دارد و هیچگاه...
full textMy Resources
Journal title
volume 7 issue 1
pages 203- 240
publication date 2020-06-20
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023