موضوعِ محاورۀ سوفسطائی: سوفسطائی یا فیلسوف؟ بررسی دیدگاه هایدگر در درسگفتار سوفسطائیِ افلاطون

Authors: not saved
Abstract:

مشهور است که افلاطون در آغاز محاورۀ سوفسطایی و محاورۀ سیاستمدار وعده می‌دهد که می‌خواهد سه محاوره به نام‌های سوفسطایی، سیاستمدار و فیلسوف بنویسد. دو محاورۀ اول نوشته می‌شود و اکنون در دسترس است؛ اما در خصوص محاورۀ سوم همانند دو محاورۀ دیگر چیزی در اختیار نداریم؛ یعنی افلاطون محاورۀ فیلسوف را نمی‌نویسد، یا همچنانکه دو محاورۀ قبلی را نوشته بود نمی‌نویسد. دربارۀ این محاورۀ سوم نظرهای مختلف وجود دارد. در مقالۀ حاضر به بیان و ارزیابی نظر هایدگر در این خصوص خواهیم پرداخت.هایدگر این عقیدۀ رایج را در میان مفسران نمی‌پذیرد که افلاطون طرح نوشتن محاورات سه‌گانه را داشته است و بر این اساس سعی می‌کند توصیف فیلسوف را در میان آثار افلاطون بازنماید. او معتقد است افلاطون محاورۀ فیلسوف را نوشته است؛ اما نه همانند محاورات دیگر؛ بلکه بنحو سقراطی. مقالۀ حاضر در صدد است نشان دهد که اولاً، افلاطون به وعدۀ صریح خویش در خصوص تألیف فیلسوف عمل نمی‌کند؛ دوم اینکه دلیل این خُلف وعده وی این است که افلاطون معتقد است مطالب اصلی فلسفه قابل نوشتن نیستند و نوشتن آن‌ها هیچ نفعی برای آدمیان ندارد. سوم اینکه توصیف او از فیلسوف را به خوبی می‌توان در آثارش یافت.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تعریفِ «فلسفه» و «فیلسوف» در فایدونِ افلاطون

این مقاله تبیینی است از دگرگونی دیدگاه افلاطون نسبت به معنای «فلسفه» و «فیلسوف» در فایدون در مقایسه با آثارِ پیشین او. فایدون تأویلِ افلاطون از زندگی و فلسفه و مرگ سقراط بر اساس آموزه‌های فرجام شناختی اورفیوسی و فیثاغورثی است. او در خلال این تأویل، بدبینیِ معرفت‌شناختیِ خویش و راه برون‌رفت از آن را بازمی‌گوید. او سقراط را نمونه‌ی آرمانیِ فیلسوفی می‌شناسد که با پی بردن به جهل خویش و موانع کسب معرفت د...

full text

اسپینوزا، فیلسوف یا عارف؟

اسپینوزا از فیلسوفان قرن 17 اروپاست. به جهت آن‌که وی کل هستی را جوهری واحد می‌داند، برخی او را عارف وحدت وجودی انگاشته‌اند، اما با توجه عمیق‌تر به فلسفه وی معلوم می‌شود که او را نه تنها نمی‌توان عارف دانست بلکه وی از زمره فیلسوفان متجدد و پیرو دکارت (کارتزین)است و همان‌طور که فلسفه جدید مبتنی بر محوریت بشر و اندیشه اومانیستی است، فلسفه اسپینوزا نیز از این امر مستثنا نیست و لذا اندیشه او را نمی‌...

full text

تعریفِ «فلسفه» و «فیلسوف» در فایدونِ افلاطون

این مقاله تبیینی است از دگرگونی دیدگاه افلاطون نسبت به معنای «فلسفه» و «فیلسوف» در فایدون در مقایسه با آثارِ پیشین او. فایدون تأویلِ افلاطون از زندگی و فلسفه و مرگ سقراط بر اساس آموزه های فرجام شناختی اورفیوسی و فیثاغورثی است. او در خلال این تأویل، بدبینیِ معرفت شناختیِ خویش و راه برون رفت از آن را بازمی گوید. او سقراط را نمونه ی آرمانیِ فیلسوفی می شناسد که با پی بردن به جهل خویش و موانع کسب معرفت د...

full text

افلاطون در اندیشه هایدگر

چکیده: تفسیر هایدگر از افلاطون مربوط به دوره ی دوم اندیشه ی او موسوم به گشت است. او در کتاب آموزه ی افلاطون در باب حقیقت به تفسیر تمثیل غار افلاطون می پردازد. به نظر هایدگر فیلسوفان پیشاسقراطی هستی را به مثابه ی امر ناپوشیده (الثس) درک می کردند اما با تمثیل غار افلاطون تغییری در ذات حقیقت روی داد و حقیقت از آشکارگی به مطابقت تبدیل شد، و این آغاز مابعدالطبیعه بود. به نظر هایدگر تمامی صور مابعدا...

15 صفحه اول

وحدت مرد سیاسی و فیلسوف در اندیشه افلاطون

خوانش‌های مختلفی از آثار و رساله‌های افلاطون و به ویژه نسبت آن‌ها با جمهور شده است. در این میان، رساله‌های مرد سیاسی و سوفسطایی از اهمیت خاصی برخوردار هستند. افلاطون در سوفسطایی می‌نویسد: «اگر فرصتی دست داد روزی دیگر فیلسوف را دقیق‌تر تماشا خواهیم کرد. اکنون بگذار به دنبال سوفسطایی بگردیم». این گزاره باعث شده که عده‌ای از شارحان افلاطون به دنبال اثر مفقود شدة وی در با...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 4  issue 12

pages  93- 119

publication date 2014-05-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023