مفهوم زیبایی نزد توماس آکوئینی

Authors

  • شهرام پازوکی دانشیار مؤسسه حکمت و فلسف هی ایران
  • هادی ربیعی دانشجوی دکترا دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
Abstract:

توماس آکوئینی (1225 - 1274 م) در بخش‌های متعددی از کتاب‌های خود، به بررسی مفهوم زیبایی پرداخته است. او این اشارات را به صورت پراکنده و ضمنی مطرح کرده و کتاب یا فصل مستقلی در این خصوص تألیف نکرده است. اگرچه او بسیاری از تصوراتش در باب زیبایی را از پیشینیان خود اقتباس کرده، آن‌ها را به روش خود و در راستای نظریاتش درباره‌ی وجود و معرفت تفسیر کرده است. بحث از زیبایی در اندیشه‌ی آکوئینی در دو ساحت زیبایی متعالی و زیبایی محسوس مطرح می‌شود. تعریف زیبایی و بیان مشخصه‌های آن، بررسی مسأله‌ی ادراک و تجربه‌ی زیبایی‌شناختی و بحث از نسبت زیبایی با صفات متعالی، به ویژه نسبت زیبایی با خیر، عناصر اصلی نظریه‌ی آکوئینی درباره‌ی زیبایی را تشکیل می‌دهد. در این مقاله، ضمن برشمردن عناصر اصلی مفهوم زیبایی نزد آکوئینی، نشان داده می‌شود که زبان فلسفی وی در این‌باره اگرچه بنیادی ارسطویی دارد، از صبغه‌ی افلاطونی برخوردار است. به علاوه، اعتقادات مسیحی توماس قدیس در نظریه‌ی او درباره‌ی زیبایی تأثیرگذار بوده است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

توماس آکوئینی و فلسفه

در تبیین اندیشة توماس عده‌‌ای آن را نمونة اعلای فلسفة مسیحی و فلسفة جاویدان خوانده‌اند و عده‌‌ای دیگر نیز او را متکلمی کامل نامیده‌اند و بر هماهنگی کامل میان عقل و ایمان در آثار او تأکید کرده‌اند. در این مقاله، سعی شده تا نشان داده شود که اندیشة توماس را نمی‌توان یک فلسفه دانست و اصطلاح فلسفة مسیحی برای آن مناسب نیست. توماس سعی کرد مسیحیت پولسی-یوحنایی را، علی‌رغم تقابلی بنیانی، با تفکر مشائی ج...

full text

بررسی و مقایسۀ جایگاه وجودشناسی و معرفت‌شناسی عقل فعال نزد ابن سینا و توماس آکوئینی

عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشۀ فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلأیی در فلسفة خود جایگاه عقل فعال را تعیین می‌کردند. افلاطون کلیات را قائم به ذات، مجرد، و ثابت می‌دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی‌کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن‌جا که ارسطو از عقل به‌ صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیی...

full text

توماس آکوئینی و فلسفه

در تبیین اندیشه توماس عده ای آن را نمونه اعلای فلسفه مسیحی و فلسفه جاویدان خوانده اند و عده ای دیگر نیز او را متکلمی کامل نامیده اند و بر هماهنگی کامل میان عقل و ایمان در آثار او تأکید کرده اند. در این مقاله، سعی شده تا نشان داده شود که اندیشه توماس را نمی توان یک فلسفه دانست و اصطلاح فلسفه مسیحی برای آن مناسب نیست. توماس سعی کرد مسیحیت پولسی-یوحنایی را، علی رغم تقابلی بنیانی، با تفکر مشائی جمع...

full text

معانی وجود از نظر توماس آکوئینی

توماس آکوئینی برای «وجود» از واژة esse)) بهره می‌گیرد و در کتاب‌های مختلف خود معانی‌ای برای آن می‌آورد. در «جامع علم کلام»، وجود را به دو معنا می‌داند: ۱ـ فعل وجود داشتن، و ۲ـ رابط قضایا. توماس معنای دوم را برای خداوند نیز به کار می‌برد. در کتاب «دربارة وجود و ماهیت» نیز با تأثیر از ارسطو برای وجود دو معنا می‌آورد؛ وجود در معنای اول بر ده مقوله، یعنی جوهر و اعراض اطلاق می‌شود و در معنای دوم، را...

full text

بررسی و مقایسۀ جایگاه وجودشناسی و معرفت شناسی عقل فعال نزد ابن سینا و توماس آکوئینی

عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشۀ فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلأیی در فلسفة خود جایگاه عقل فعال را تعیین می کردند. افلاطون کلیات را قائم به ذات، مجرد، و ثابت می دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن جا که ارسطو از عقل به صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیین...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 11  issue 40

pages  69- 92

publication date 2013-03-17

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023