مفهوم اگزیستانس نزد یاسپرس
author
Abstract:
در تاریخ فلسفه معمولاً کِیْرکِگُر را بنیانگذار فلسفه اگزیستانس میدانند. او این اصطلاح را که به معنای نحوه وجود خاص انسان است، در تقابل با اندیشه هگل وضع کردهاست. با مروری کوتاه بر جدال فلسفی میان اندیشه کِیْرکِگُر و هگل سعی میشود از بعضی از ویژگیهای مفهوم اگزیستانس پرده برداشته شود. بعد از این، نوبت به شرح مفهوم "اگزیستانس" از نگاه یاسپرس میرسد. اگزیستانس تعریفناپذیر است و در مفهوم نمیگنجد. او معتقد است که اگرچه واقعیت اگزیستانس را نمیتوان همچون وجود تجربی مستدل ساخت اما میتوان به آن بهمدد «نشانه» اشاره کرد. یاسپرس الفاظی همچون «اگزیستانس»، «خودبودن»، «آزادی» و سایر اصطلاحات خاصی را که درفلسفه خود بهکار میبرد، نشانههایی میداند که فینفسه معنایی مستقل ندارند وحتی در قالب نشانی برای آگاهی کلی نامفهوم باقی میمانند. میزان در رد و قبولی نشانیها و صحت و کذب آنها خودْبودن فرد است. اگزیستانس همواره اگزیستانس فردی است. اگزیستانس خودبودنِ اصیل انسان است که با تصمیمی آزاد و بیقید و شرط، به خود فعلیت میبخشد. اگزیستانس، زندگی صرف را همچون امکانی بالقوه همراهی میکند، امکانی که انسان یا بدان چنگ میاندازد یا از دست زدن به آن سر باز میزند.
similar resources
مفهوم دیگری در فلسفهی یاسپرس
کارل یاسپرس فیلسوف بزرگ اگزیستانس مانند سایر فیلسوفان این حوزه هستی و وجود آدمی را در گرو «هستى– در – عالم» و «هستى – با – دیگران« مىداند. یکى از مفاهیم بنیادین فلسفهی وی، مفهوم دیگری است که به گونهای عمیقتر نسبت به فلسفهی سایر فیلسوفان اگزیستانسیالیست مطرح شده است زیرا نزد وی، فرد، خویشتن خویش را به وسیلهی دیگری درک مىکند. ارتباط با دیگری به معنای انتقال احساسات و افکار به دیگرى یا ارت...
full textامکانسنجی تطبیق انسانشناسی صدرایی و انسان در فلسفههای اگزیستانس (با تأکید بر اندیشههای یاسپرس و سارتر)
«وجود» و «تقدم وجود بر ماهیت» عباراتی کلیدی در فلسفۀ صدرایی و فلسفههای اگزیستانس هستند که در نظر اول امکان بررسی تطبیقی و برقراری برخی تشابهات در زمینۀ انسانشناسی را به ذهن متبادر میکنند. صحت این فرضیه در بررسی دقیقتر واژههای «انسان»، «وجود انسانی» و نیز ملاحظۀ روش در فلسفۀ اگزیستانسیالیسم ملحدانه (به نمایندگی سارتر) و خداباور (به نمایندگی یاسپرس) پیگیری میشود و طرح هرگونه تطبیق در تحلیل ...
full textمفهوم و استعاره نزد دریدا
در این مقاله تفسیر و خوانشی از متن مهم دریدا دربارهی استعاره با عنوان «اسطوره شناسی سفید: استعاره در متن فلسفه» ارائه شده است. دریدا در این متن به مواجههی فلسفه با استعاره به منزلهی امری بیرونی نسبت به خود پرداخته و نتیجه گرفته است که فلسفه گرایش به درونی سازی هر امر بیرونی دارد. فلسفه با امر استعاری به عنوان چیزی برخورد کرده که باید بر آن تسلط پیدا کند. نتیجه این است که، وقتی در خود فلسفه ا...
full textمفهوم زیبایی نزد توماس آکوئینی
توماس آکوئینی (1225 - 1274 م) در بخشهای متعددی از کتابهای خود، به بررسی مفهوم زیبایی پرداخته است. او این اشارات را به صورت پراکنده و ضمنی مطرح کرده و کتاب یا فصل مستقلی در این خصوص تألیف نکرده است. اگرچه او بسیاری از تصوراتش در باب زیبایی را از پیشینیان خود اقتباس کرده، آنها را به روش خود و در راستای نظریاتش دربارهی وجود و معرفت تفسیر کرده است. بحث از زیبایی در اندیشهی آکوئینی در دو ساحت ز...
full textمفهوم صدق نزد ویتگنشتاین
این مقاله به بررسی تلقی ویتگنشتاین از مفهوم صدق می پردازد و میکوشد نشان دهد که برخلاف تفسیر رایج، ویتگنشتاین متقدم و متأخر دارای برداشتی یکسان از مفهوم صدق است. بنا بر آنچه خواهد آمد ویتگنشتاین در سراسر کار فلسفی خویش، «صدق» را مفهومی زائد میدانست و به همین دلیل از به دست دادن نظریهای در بارۀ صدق خودداری کرد. در پایان نشان خواهیم داد که لازمۀ منطقی امتناع از صورتبندی نظری در باره «صدق» در...
full textمفهوم «واقعیت» نزد موریس شلیک
آنچه همیشه درباره پوزیتیویستهای منطقی مورد توجه بوده است، وجوه معرفتشناختی و روششناختی آنها بوده است. حال قصد داریم با توجه به چالش موریس شلیک و حلقه وین با متافیزیک، وجه هستیشناختی اندیشه او را بازسازی کنیم.شلیک شناخت ما از «واقعیت»، و همچنین «جهان خارج مستقل از ما» را به دو قلمرو شناخت عرفی یا شناخت مورد نیاز در زندگی روزمره و شناخت علمی تفکیک میکند. او با تکیه بر این تفکیک نشان میدهد ک...
full textMy Resources
Journal title
volume 40 issue 2
pages 107- 129
publication date 2012-12-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023