مشکل جدایی در نظریه‌‌های انسجام توجیه

author

Abstract:

نظریۀ انسجام‌‌گرایی از بدیل‌‌های مطرح نظریۀ مبناگرایی در ساختار توجیه است. مهم‌ترین مشکل نظریۀ انسجام‌‌گرایی در توجیه، مشکل جدایی است. این مقاله با رویکردی تحلیلی به بررسی این مشکل می‌‌پردازد. ایدۀ اصلی این اِشکال این است که در این نظریه از آنجا‌ که توجیه یک باور تنها تابعی از انسجام آن باور با دیگر باورهاست، می‌‌توان باورهای ‌موجّهی فرض کرد که هیچ ارتباط توجیهی با واقعیت نداشته باشند. از این رو، این نظریه مستلزم هیچ‌گونه ارتباطی میان باور با واقعیت نیست. پس از ذکر دو پاسخ اصلی به این مشکل، نشان می‌‌دهم این دو پاسخ ناتمام هستند. پس از تحلیل این مشکل نشان خواهم دادکه این اِشکال برآمده از درون‌‌‌گرایی این نظریه است و از همین‌رو، وضعیت انسجام‌گرایان ‌با مبناگرایان در قِبال این مشکل یکسان است و بر همین اساس، این اِشکال به مبناگرایان نیز وارد است. در نهایت، سعی می‌‌کنم دفاعی برای نظریه‌های درون‌‌گرا ‌در مواجهه با این مشکل ارائه کنم.  

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

مشکل جدایی در نظریه های انسجام صدق و توجیه از نظر پویمن، پولاک و هارمان

معرفت شناسی یکی از اصلی ترین و مهمترین شاخه های فلسفه تحلیلی است. معرفت شناسان توجیه و صدق را از شرایط لازم مهم برای معرفت تلقی می کنند. نظریه های انسجام صدق و توجیه برای ارائه تبیینی از مولفه صدق و توجیه طرح شده اند. به عقیده برخی معرفت شناسان، مشکل اساسی نظریه های انسجام گرایی در صدق و توجیه، مشکل جدایی است. این پایان نامه به بررسی و ارزیابی این مشکل اختصاص یافته است.

مشکل توجیه برابری در تفکّر لیبرال

فلاسفه سیاسی ـ به خصوص در دوره جدید ـ معمولاً در مقام توجیه ارزش های سیاسی همچون عدالت, حقوق بشر, دموکراسی و آزادی, بحث را با پیش فرض برابری انسان ها آغاز می کنند. همه ما اذعان داریم که شهروندان به طور برابر حق مشارکت در حاکمیت سیاسی و اداره امور جامعه را دارند. تبعیض های قومی, نژادی, طبقاتی و مانند این ها محکوم است. موقعیت اجتماعی و اقتصادی اشخاص نباید موجب نقض تحقیرآمیز حرمت و کرامت آنان شود. ...

full text

توجیه المحال در ادب فارسی

یکی از جذّاب‌ترین آرایه‌های ادبی «توجیه المحال» است. این آرایة زیبای بدیعی، با سخنان عارفان بزرگی چون بایزید بسطامی و حسین بن منصور حلّاج پدید آمد و آنگاه در شعر سرایندگانی همچون سنایی غزنوی، عطّار نیشابوری و حافظ، جایگاهی استوار یافت. سپس دامنة آن به شعر سبک هندی اصفهانی نیز کشیده شد. برای این آرایة ادبی شاخه‌هایی مانند: شطح، خلاف آمد عادت، وفاق الضّدین و... می‌توان نام برد که در دانش منطق از آن ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 19  issue 73

pages  128- 151

publication date 2017-11-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023