قاعدة میقاتیه (1) «کُلَّ مَنْ مَرَّ بِمِیقَاتٍ وَجَبَ عَلَیْهِ الإِحْرَام»
Authors
Abstract:
قاعدة «مَنْ مَرَّ بِمِیقَاتٍ وَجَبَ عَلَیْهِ الإِحْرَام» ویژة حج است و در دیگر عبادات کاربرد چندانی ندارد. براساس احادیث ائمه: هر فردی که ارادة حج کند باید از میقاتهای پنجگانهای که پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) تعیین کردهاند مُحرم شود و به انجام مناسک بپردازد. هیچ کس نمیتواند بدون احرام از میقات عبور کند جز شخصی که میخواهد وارد مکه شود ولی به خاطر عذری نمیتواند مناسک را انجام دهد. مُحرم شدن قبل از میقات ممکن نیست مگر در مورد شخصی که نذر کرده و یا به دلیل تنگی وقت ترس از آن دارد که از فضیلت عمرة رجبیه محروم شود. احرام به خاطر انجام مناسک واجب است و مشروعیت احرام مشروعیت غیری است نه مشروعیت ذاتی.
similar resources
قاعدة احترام، تکلیف یا مسئولیت
نهادهای ضمان و مسئولیت مدنی محصول فرایندی هستند که از مرحلههای گوناگونی (وجود حق، پدیدساختن تکلیف و نقض تکلیف) تشکیل میشود. قاعدههای حقوقی و فقهی که در حوزه این نهادها نقشی بر عهده دارند، در یکی از این مرحلهها نقش خود را ایفا میکنند؛ براساس اینکه در چه مرحلهای اثرگذار باشند ماهیت و کارکرد آنها متفاوت خواهد بود و فقط تأثیر در مرحله سوم به معنای دخالت مستقیم در مسئولیت مدنی است. یکی از ق...
full textهستیشناسی پسامدرن در داستان «من دانای کل هستم» براساس نظریۀ برایان مکهیل
در این نوشتار، داستانِ کوتاه «من دانای کل هستم»، از مصطفی مستور بر مبنای نظریۀ مکهیل، بررسی میشود. داستان مذکور، ویژگیهایی پستمدرن و ظرفیت تحلیل بر اساس این نظریه را دارد. مکهیل، پستمدرنیسم، را ادامۀ مدرنیسم میداند. او از سه عنصر «امر غالب»، «معرفتشناسی» و «هستیشناسی» استفاده میکند. به اعتقاد او امر غالب در داستان مدرن، معرفتشناسی و در داستان پستمدرن، هستیشناسی است. این نوشتار نشان ...
full textقواعد فقهی حج: قاعدة مشعریه (2)
قاعدة «کُلُّ مَنْ أَدْرَکَ الْمَشْعَرَ فَقَدْ أَدْرَکَ الْحَجَّ»، مانند قاعدة میقاتیه، مخصوص حج است و در دیگر عبادات کاربرد ندارد. به طبق فرمودة ائمه: هر فردی قصد عزمت به حج کند، باید وقوف در مشعر را درک کند. وقوف در مشعر و عرفات تابع وضعیت ویژه و شرایط خاصی است. اگر حج گزار این شرایط را رعایت کند، در حقیقت حج را درک کرده است.
full textبررسی قاعدة نقض تالی
مطابق قاعدهای در منطق ابنسینا، میان هر دو قضیة شرطی لزومی که کمیت یکسان، کیفیت متفاوت، مقدم یکسان و تالی نقیض هم دارند، تلازم برقرار است. این قاعده توسط ابنسینا معرفی و برای آن استدلال شده است. پس از وی، این قاعده مورد نقد منطقدانان سینوی قرار گرفت. خونجی با مثالهایی از زبان طبیعی، پیشفرضهای اثبات ابنسینا را زیر سؤال برده است. پس از خونجی، بعضی از منطقدانان سینوی مانند نصیرالدین طوسی،...
full textقاعدة نفی سبیل
اصلی ترین دلیل اثبات قاعدة نفی سبیل، آیة و لن یجعل الله الکافرین علی المؤمنین سبیلاً (نساء 141) است. ناظر بودن آیه بر آخرت، اردة «حجت و برهان» از «سبیل» و دلالت بر نفی جعل و اعتبار منجر به تسلط، سه نظریة مطرح در مفاد این آیه است. به مقتضای اطلاق آیه، آن بر اندیشة سوم قابل حمل است و تمسک به آیه، جهت اثبات قاعده پذیرفته می شود. دربارة متصدی اجرای این قاعده باید توجه داشت که بحث مصداقی ست نه حکمی و...
full textآثار جانبی و اساس قاعدة مسئولیت
این مقاله که بر اساس مطالعات کتابخانهای و روش تحلیلی سامان یافته است، ضمن تبیین رویکردی که مبنای اعطای حقوق را کارایی اقتصادی میداند، اقدام به تشریح کاستیهای این نگرش نموده و با استفاده از رویکردی تعددگرا نشان میدهد که مبنای قاعده مسئولیت نمیتواند تک بعدی باشد، بلکه نیازمند آن است که علاوه بر اقتصاد و کارایی، موضوعاتی همچون اخلاق و عدالت نیز به عنوان پایه بحث مسئولیت در موضوع آثار جانبی لح...
full textMy Resources
Journal title
volume 20 issue 79
pages 1- 1
publication date 2012-03-20
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023