ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ: روﯾﮑﺮدﻫﺎ و اﻟﺰاﻣﺎت
Authors
Abstract:
ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻫﻤﭽﻮن ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ دﯾﮕﺮ، ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ داﺷﺘﻪ و ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺗﻠﻘﯽ ﻧﺴﺒﯽ ﮔﺮاﯾﺎﻧﻪ و ﺗﻠﻘﯽ ﻣﺒﻨﺎﮔﺮاﯾﺎﻧﻪ دو دﺳﺘﻪ از ﺗﻠﻘﯽ از، ﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ در ﻃﻮل ﺗﺎرﯾﺦ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻣﻔﻬﻮم ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ و ﮐﺎر وﯾﮋه آن اراﯾﻪ ﺷﺪه اﻧﺪ. ﺗﻠﻘﯽ ﻣﺒﻨﺎﮔﺮاﯾﺎﻧﻪ ﮐﻪ از ﻃﺮﻓﺪاران ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺗﺮ و ﭘﺮﺷﻤﺎرﺗﺮی ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﻮﺑﻪ ﺧﻮد ﺑﻪ دو دﺳﺘﻪ ﮐﻠﯽ ﺟﻬﺎن ﺷﻤﻮل ﮔﺮا و اﺟﺘﻤﺎع ﮔﺮا ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯽ ﺷﻮد. اﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ و ﭘﺎﺳﺦ ﻫﺎی اراﯾﻪ ﺷﺪه ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت آن را، ﻋﺎم و ﺟﻬﺎن ﺷﻤﻮل ﺑﺪاﻧﯿﻢ ﯾﺎ اﯾﻨﮑﻪ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ را اﻣﺮی ﻣﻌﻄﻮف ﺑﻪ زﻣﯿﻨﻪ ای اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﻣﺘﻦ ﻫﺎی ﻣﻌﻨﺎدار ﻓﺮﻫﻨﮓ او ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﺪاﻧﯿﻢ، ﻣﺸﺨﺺ ﮐﻨﻨﺪه ﻋﻠﺖ ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻨﺎزﻋﺎت ﻣﻌﺎﺻﺮ در اﯾﻦ ﺣﻮزه از ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺑﻪ وﯾﮋه در ﻋﺮﺻﻪ ﻋﺪاﻟﺖ ﺑﻪ درﯾﺎﻓﺘﯽ از ﻣﺎﻫﯿﺖ، ﻋﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ اﺳﺖ. ﻫﺮ ﺗﺒﯿﯿﻨﯽ از ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻓﻠﺴﻔﻪ را در درون ﺧﻮد ﻣﻀﻤﺮ دارد و ﻣﺤﻘﻘﺎن اﯾﻦ ﻋﺮﺻﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺘﻔﻄﻦ اﯾﻦ اﻣﺮ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻣﻌﻘﻮﻟﯿﺖ در ﻫﺮ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺟﺎﯾﮕﺎه ﻣﺤﻮری دارد و ﻧﻘﺪ اﺳﺎﺳﯽ از ﯾﮏ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻣﻌﻘﻮﻟﯿﺖ آن ﻣﻌﻄﻮف ﺑﺎﺷﺪ
similar resources
فلسفه تکنولوژی، رویکردها، دیدگاهها و برداشتهای ناصواب؛ تبیینی از فلسفه تکنولوژی آموزشی برای عصر حاضر
مقوله تکنولوژی مشتمل بر باورها و رویکردهای متفاوتی است. علی رغم وجود باورها و رویکردهای متعدد، برخی صاحبنظران، تکنولوژی و فلسفه تکنولوژی را به دو رویکرد "ابزارشناسانه" و "تمدن ساز" منحصر مینمایند. علاوه بر این، "پیشرفته بودن" یا "پیشرفته نبودن" رویکردها، بر اساس تقدم و تأخر زمانی را مطرح میکنند؛ به گونهای که رویکردی را صرفا به خاطر تقدم زمانی بر کرسی حقانیت نشانده و رویکردهای ماقبل آن را وا...
full textمقایسه فلسفه سیاسی و فقه سیاسی
زندگی سیاسی در جامعه دینی هم نیازمند داشتن بنیانهای عقلی و دینی و هم نیازمند احکام و جزئیاتی است که رفتارهای سیاسی را در درون یک نظم سیاسی قاعدهمند میکند. نیازمندی اوّلی را فلسفه سیاسی و نیازمندی دوم را فقه سیاسی پوشش میدهد. فلسفه سیاسیِ تولید شده در فرهنگ اسلامی، عهدهدار هویت، دوام و بقا و رشد و تعالی زندگی سیاسی میباشد و فقه سیاسی نقش مؤثری در ساماندهی زندگی سیاسی و ابتنای آن بر عدالت دا...
full textفلسفه سیاسی هگل و مدرنیته
فلسفه هگل چهرهای ژانوسی دارد هم فلسفهای متافیزیکی است و هم سکولار. او بهدنبال تئوریزه کردن شرایط زمانه خود است و از اینروست که به مدرنیته و پیامدهای آن توجهی ویژه دارد. مدرنیته از رنسانس آغاز شد و بر شاخصهایی چون خردگرایی، تفکر انتقادی، اندیشه ترقی، افسونزدایی، تفرد، پرهیز از پیشداوری استوار بود. تمرکز این مقاله بر اهمیت و نقش فلسفه سیاسی هگل در مدرنیته است، لذا میکوشد تا جایگاه اندیشه هگل ...
full textسقراط و فلسفه سیاسی معاصر
زندگی و اندیشه ی سقراط بارها از سوی متفکران و جریان های فکری مورد تامل و واکاوی قرار گرفته است. به نظر می رسد مهم ترین پرسش های فلسفه ی سیاسی کلاسیک و جدید در باب خیر سیاسی، انسان و جامعه مدیون پرسشگری این متفکر بوده ست.در نوشتار حاضر این فرضیه مورد بررسی قرار می گیرد که چگونه بخش عمده ای از چالش های نظری در فلسفه ی سیاسی معاصر بازگشت به روش و تاملات سقراط را ناگزیر کرده ست.از این رو،پس از...
full textامر سیاسی و حقوق شهروندی در فلسفه سیاسی غرب
این مقاله بر آن است تا در بررسی تعاملات دو حوزه دینی و دنیوی در سه دوره فکری در تاریخ فلسفه سیاسی غرب، قبل از مسیح، دوره کلیسا و جدید نشان دهد جدایی دین از سیاست در اندیشه سیاسی غرب پدیدهای دولایه در حوزه سپهر و عرصه عمل است. به عبارت دیگر لایه درونی فلسفه به دنبال بازخوانی امور و تفکیک ذهنی امر سیاسی از امر غیرسیاسی است تا معیار روشنی جهت عاملین سیاسی تجویز کند؛ هرچند در عرصه عمل عاملین سیاسی...
full textنسبت کلام سیاسی و فلسفه سیاسی
این نوشتار به بررسی نسبت بین دو حوزه مهم اندیشه سیاسی اسلام، یعنی کلام سیاسی و فلسفه سیاسی می پردازد. بر خلاف تصور برخی که فلسفه سیاسی اسلام را به کلام سیاسی تقلیل می دهند، این دو حوزه از هم مستقل و متمایز بوده و به رغم برخی تشابهات، به لحاظ روش، موضوع و مسائل متفاوت هستند. فلسفه سیاسی در دوره اسلامی رشته علمی متمایزی را در خانواده علوم فلسفی تشکیل می داده است، اما مباحث کلام سیاسی در درون مباح...
full textMy Resources
Journal title
volume 4 issue 15
pages 65- 81
publication date 2012-10-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023