فروریزی تقابل ها و اصالت نگرش نسبی در دستگاه فکری مولوی
author
Abstract:
فروریزی تقابلها و اصالت نگرش نسبی در دستگاه فکری مولوی چکیده ساختار نامتعارف و نوآیین مثنوی ایجاب میکند که خواننده برای فهم عمیقتر و التذاذ هنری بیشتر از کلام مولوی، با الگوهای مأنوس و متعارف زبانی و ذهنی خود با جهان متن مثنوی روبهرو نشود. شاکله معنایی مثنوی نیز در خوانش جزء-نگرانه و بدون توجه به بسترهای معنایی و پیوند انداموار پارهها و اجزاء متن، مغفول و پنهان میماند. بر این اساس، پژوهش حاضر با توجه به یکی از رویکردهای معرفتی و هستیشناختی مولوی، به تبیین چگونگی و چرایی فروریزی تقابلها و اصالت نگرش نسبی و پیوستاری در مثنوی میپردازد. نگرش تقابلی، جریانی ریشهدار در تاریخ تفکر بشر است که همه امور و پدیدههای هستی را در دو قطب مقابل هم طبقهبندی میکند؛ در ساختار سلسلهمراتبی و در چینش تقابلی، مفاهیم، ارزشها، ماحصل امور و معانی پدیدهها، ایستا و قطعی است و معنای از پیش تعیینشده و قطعی، جلوی تکثیر معنا را میگیرد. پژوهش حاضر نشان میدهد که با وجود تقابلهای دوگانه در مثنوی، چگونه مولانا از حصار بسته و تکراری این ساختار فراتر میرود. پرهیز از برداشت قطعی و نهایی و پیوستاری/ طیفی دیدن مفاهیم، از اصول زیرساختی تفکر مولانا در سراسر مثنوی است که با عباراتی چون «از موضع»، «جهات مختلف»، «از نظرگه»، «در نسبت»، «نسبت به تو»، «از یک رو» و...، به مخاطب انتقال مییابد. این مقاله، با بازخوانی تعدادی از حکایات مثنوی- که با همین اندیشه بنیادی طرح میشوند-، نشان میدهد که چگونه مفاهیم به شکلی لغزنده و سیال در کلیت مثنوی به یکدیگر میپیوندند. همچنین با دقت در طرح چندباره برخی از مفاهیم، این مهم برجسته میشود، که در مثنوی هیچ مفهومی یک بار و برای همیشه معنا نمیشود، بلکه هر مفهوم بارها ـ هر بار از موضع و زاویهای خاص- طرح میگردد تا مخاطب هیچ معنایی را معنای نهایی نداند و منتظر جنبهای دیگر از آن در بیتی، حکایتی یا دفتری دیگر باشد. پازل معنای مثنوی در همین امتدادها، تکرارها و ارتباطها به شیوه خاص خود شکل میگیرد و حوزههای معنایی مثنوی در پیوندی سلبی، ایجابی، تکمیلی، تداومی و تناقضی با هم، هر لحظه افق و چشماندازی دیگر پیش چشم مخاطب ترسیم میکند. کلیدواژه: تقابلهای دوگانه – نگرش نسبی – تکثر معنا – مولوی – مثنوی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
similar resources
تقابل و تشابه انسان و کوه در آثار مولوی
در جهانبینی مولوی، «انسان» یکی از محوریترین مسائل است و باقی آفرینش حول او و هدفش میچرخد. در کنار آن، در رشتهی جمادات، «کوه» یکی از برجستهترین موجودات عالَم، و در همهی اساطیر و ادیان الهی و غیرالهی مکانی مهم و مقدس به شمار میآید. در آثار مولوی نیز کوه از رمزهای کلان و حاوی تصویرپردازیهای بدیع است. پرسش این پژوهش آن است که در آثار مولوی کوه و انسان چه تقابلها، تشابهها و اتصالهایی با یک...
full textتقابل آرای شمس و مولوی در باب حلّاج
تأثیر عمیق و همه جانبة شمس تبریزی بر وجود مولوی بر هیچ کس پوشیده نیست تا آنجا که تعدادی از مولوی پژوهانِ بنام، آثار مولوی را انعکاسی از اندیشههای شمس دانستهاند و مثنوی مولوی را شرحی از انعام شمس خواندهاند. انقلاب روحی پدید آمده در مولوی و تأثیر آموزههای شمس در تفکّرات او در زمینههای عرفانی، فلسفی، کلامی و... به اثبات رسیده است. با وجود این، در مواردی بسیار نادر، اختلافاتی میان آراء این پیر و...
full textتحلیل الگوهای فکری مولوی در نمادپردازیهای حیوانی
The hypothesis of the present research is that in Iranian mysticism, there is an outlook that according to Sohravardi’s opinion is called the philosophy of the spiritual insight or the Hekmat khosravāni (Philosophy of Kings) and everybody who has been in line with this philosophy is the follower of Hermes. The present research tries to show that the Hermesian chara...
full textتقابل و تشابه انسان و کوه در آثار مولوی
در جهانبینی مولوی، «انسان» یکی از محوریترین مسائل است و باقی آفرینش حول او و هدفش میچرخد. در کنار آن، در رشتهی جمادات، «کوه» یکی از برجستهترین موجودات عالَم، و در همهی اساطیر و ادیان الهی و غیرالهی مکانی مهم و مقدس به شمار میآید. در آثار مولوی نیز کوه از رمزهای کلان و حاوی تصویرپردازیهای بدیع است. پرسش این پژوهش آن است که در آثار مولوی کوه و انسان چه تقابلها، تشابهها و اتصالهایی با یک...
full textتأملی در پیوند فکری مولوی و ابن عربی
مکتب عرفانی مولانای رومی از مکتب ابن عربی مستقل است. اثبات دیدار مولانا با ابن عربی در دمشق (در سالهای جوانی مولانا و پیری ابن عربی) و نیز دوستی و مصاحبت و مجالست مولانا با صدر قونوی (بزرگترین مروج و معلم تعالیم ابن عربی) در قونیه (در سالهای پایانی عمر این دو) یا اشتراک بعضی افکار، برای اثبات این که مولانا تحت تأثیر افکار ابن عربی واقع شده باشد، کافی نیست، زیرا: اولاً- دیدار مولانا با ابن عربی د...
full textMy Resources
Journal title
volume 6 issue 10
pages 153- 181
publication date 2014-09-23
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023