ضریب تأثیر مجلات حوزه تعلیم و تربیت: نقد و تحلیلی مستند

Authors

  • اسپاسیا توگیا دانشگاه تسالای یونان
  • نیکلاس گیلیس دانشگاه تسالای یونان
Abstract:

مجلات علمی شکل اولیه ارتباط رسمی در حوزه علم هستند. ضریب تأثیر ISI، یک شاخص کتاب‌شناختی است که متوسط نرخ ارجاع در یک مجله را اندازه می‌گیرد و به صورت گسترده‌ای برای سنجش کیفیت تولیدات علمی افراد، تیم‌های پژوهشی یا مؤسسات، مورد استفاده قرار می‌گیرد. هدف این مقاله، معرفی ضریب تأثیر، آزمون محدودیت‌های اصلی در محاسبه آن، کاربردهای آن و ارائه تصویری از ضریب تأثیر مجلات تعلیم و تربیت در بازه زمانی 2005-2000 است. مسائل متعددی در ارتباط با محاسبه ضریب تأثیر وجود دارد که جدی‌ترین آنها مربوط به روایی و اثربخشی آن است. یافته‌ها بیانگر آن است که مجلات علوم تربیتی تحت شمول مجله گزارش‌های استنادات علمی، حدود 11 درصد مجلات فعال، ارجاع داده شده و علمی را به خود اختصاص داده‌اند. همچنین مجلات تعلیم و تربیت در ارزش‌های مطلق و در مقایسه با سایر حوزه‌های علوم اجتماعی به صورت نسبی دارای ضریب تأثیر پایینی می‌باشند. کاربرد و ضریب همبستگی فراکلاسی مبین آن است که مجلات متعلق به طبقه تعلیم و تربیت و تحقیقات آموزشی به صورت نسبی ضریب تأثیر باثباتی در 6 سال مورد آزمون را داشته‌اند. این در حالی است که موردی برای مجلات طبقه «تعلیم و تربیت استثنایی» مشاهده نشد. نتایج این تحقیق ما را به این تصمیم‌گیری هدایت می‌کند که استفاده از ضریب تأثیر برای ارزشیابی مجلات، مقالات و پژوهشگران باید با دقت همراه باشد.  

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نقد و بررسی کتاب «تعلیم و تربیت در نهج البلاغه»

اهمیت این نقد به لحاظ موضوع تعلیم و تربیت در نهج‌البلاغه و گنجانده شدن آن در واحدهای درسی دورة کارشناسی ارشد و دکتری فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی است. هدف نقد پژوهشی این اثر شناسایی نقاط قوت و ضعف آن به منزلة کتاب دانشگاهی و اصلاح موارد پیش‌نهادی و کامل‌تر شدن آن برای استفاده در دوره‌های آموزشی و پژوهشی تحصیلات تکمیلی است. روش نقد استنادی ـ تحلیلی بر اساس الگوی پیش‌نهادی نقد شورای بررسی متون و کت...

full text

نقد فلسفه ی همسخنیِ مارتین بوبر و پی آمدهای آن در حوزه ی تعلیم و تربیت کودکان

در میان مفاهیم جدیدی که در اوایل قرن بیستم در حوزه­ی تعلیم و تربیت مطرح شده بودند، مفهوم «دو طرفه بودن» (Gegenseitigkeit) فرایند آموزش چالش­های بسیاری را به همراه داشته است؛ بسیاری از مربیان با انتقاد از این مفهوم، اظهار داشتند که معلم باید به تنهایی فرایند آموزش را رهبری کند و شاگردان نمی­توانند و نباید نقشی در این فرایند ایفا کنند. بوبر ضمن اشاره به این مطلب که به منظور حفظ رابطه­ی آموزشی، با...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 4  issue 13

pages  93- 120

publication date 2011-11-01

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Keywords

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023