صلاحیت فراسرزمینی بر اساس دکترین آثار در حقوق بین‌الملل

Authors

  • عبدالحسین صفائی دانشجوی دکتری حقوق بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
  • محسن محبی استادیار گروه حقوق بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
Abstract:

«دکترین آثار» یکی از مبانی توجیهی صلاحیت فراسرزمینی در حوزۀ صلاحیت تقنینی، اجرایی و قضایی است و تحولی در مبانی کلاسیک صلاحیت دولت‎‏ها به‌شمار می‌رود. این دکترین در ابتدا با موضوعات عمدتاً اقتصادی، مانند حقوق رقابت، ظهور بیشتری داشته، اما سپس به دیگر قضایا و موضوعات تجاری، اقتصادی و حتی غیراقتصادی توسعه یافته است. دکترین آثار را به‌طور خلاصه می‎توان این‌گونه تعریف کرد: «توانایی و اختیار دولت در اِعمال صلاحیت نسبت به بیگانگان در خارج از کشور که رفتار آن‌ها آثاری را در قلمرو دولت اِعمال‌کنندۀ صلاحیت، ایجاد می‏کند». در این دکترین به‌جای تمرکز بر محل «وقوع رفتار»، بر محل «آثار و تأثیرگذاری رفتار» به‌عنوان مبنای صلاحیت تأکید می‌شود. به دلیل توجه خاص بر «آثار عمل»، برخی این تئوری را عملاً انشعابی از صلاحیت سرزمینی نامیده‏اند و برخی دیگر نیز آن را در قالب سایر اصول صلاحیتی، مانند صلاحیت واقعی یا جهانی، توجیه نموده‎اند. در مقالۀ حاضر، ابتدا تعریف و سیر تحول تاریخی دکترین آثار ارائه شده، سپس ماهیت، جایگاه، مبانی و شرایط اِعمال صلاحیت فراسرزمینی به استناد دکترین آثار در حقوق بین‎الملل بررسی گردیده است. یافته‎های این تحقیق نشان می‎دهد که اولاً با توجه به تفاوت‎ اساسی دکترین آثار با سایر مبانی صلاحیتی، منطقی آن است که این دکترین با وجود قرابت آن با مبانی صلاحیت سرزمینی عینی و صلاحیت واقعی، به‌عنوان یکی از مبانی جدید و مستقل صلاحیت فراسرزمینی دولت‌ها محسوب شود. دوم اینکه اِعمال صلاحیت به استناد این دکترین، به تحقق اثر و احراز شرایط و مبانی خاصی ازجمله «اساسی»، «مستقیم»، و «قابل پیش‌بینی بودن» اثر و رعایت معیارهای حقوق بین‌الملل وابسته شده است

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

مبانی نظری صلاحیت فراسرزمینی دولت از منظر حقوق بین‌الملل عمومی

صلاحیت، یکی از عناصر ذاتی حاکمیت بر سرزمین است. توسعه‌ی منافع دولت‌ها به ورای مرزهای سرزمینی به پذیرش معیارهایی برای اعمال صلاحیت به طور فراسرزمینی منجر شده است. صلاحیت‌های فراسرزمینی در سه سطح قانونی، قضایی و اجرایی قابل شناسایی‌اند. میزان مشروعیت این صلاحیت‌ها بر حسب نگرش تاریخی، فلسفی و مفهومی به صلاحیت در حقوق ب...

full text

صلاحیت فراسرزمینی در حقوق بین الملل سرمایه گذاری

صلاحیت یکی از عناصر ذاتی حاکمیت بر سرزمین است. توسعه منافع دولت ها به ورای مرزهای سرزمینی منجر به پذیرش معیارهایی برای اعمال صلاحیت به طور فراسرزمینی شده است. در حالی که در صلاحیت های سنتی یعنی صلاحیت سرزمینی، صلاحیت شخصی و صلاحیت حمایتی عناصر ارتباط صلاحیت با موضوع مورد صلاحیت مشخص و پذیرفتنی بود، در جلوه های نوین از صلاحیت مانند صلاحیت جهانی در مورد این عناصر اختلاف نظر وجود دارد. برخی موضوع...

15 صفحه اول

بررسی آثار حقوقی مترتب بر تمایز صلاحیت در حقوق عمومی و اهلیت در حقوق خصوصی

دو قاعده مهم و بسیار حائز اهمیت در حقوق، مفهوم اهلیت در حقوق خصوصی و صلاحیت در حقوق عمومی است. این دو گرچه در نگاه اول بسیار به یکدیگر شباهت دارند، اما با بررسی می‌توان به تفاوت‌هایعمده‌ای که میان این دو وجود داردپی برد. بنابراین به‌تبع این تفاوت‌ها، آثار حقوقی خاصی نیز از این دو نشأتمی‌گیرد که بر هر یک از این دو مفهوم مترتب می‌باشد.ازجمله این آثار می‌توان به تفاوت در نظارت اشاره داشت.هدف اساسی...

full text

صلاحیت فراسرزمینی و قانون داماتو

این پایان نامه در سه فصل تدوین شده و بخشی نیز برای نتیجه گیری درخاتمه اختصاص یافته است. در فصل نخست پس از ارائه صلاحیت و توضیح انواع آن از طریق مثال های متعدد ، اصول صلاحیت به صورت جداگانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در هریک از مباحث سعی شده است که تمام جوانب امر روشن گردد و اگر اختلاف نظرهای نیز وجود دارد بدانها اشاره شود. در بحث اصل صلاحیت سرزمینی که مهمترین بحث صلاحیت است در حد امکان ریشه ...

15 صفحه اول

آثار اصل عدم صلاحیت در حقوق کیفری در پرتو آموزه‌های حقوق عمومی

اگر به تقسیم‌بندی دوگانۀ رایج در حقوق، پایبند باشیم، حقوق جزا را می‌توان یکی از زیر مجموعه‌های حقوق عمومی تلقی نمود. منطقاً این تفکیک و تقسیم‌بندی باید مبنا و آثار ویژه‌ای نیز داشته باشد که از آن میان، حاکمیت اصل عدم صلاحیت بر بخش‌های مختلف حقوق جزا به تبع حقوق عمومی است. اصل عدم صلاحیت در دو معنا بر حقوق عمومی حاکم است: یکی لزوم تعیین صلاحیت‌ها و دو دیگر، ضرورت تصریح به حدود و ساز‌و‌کارهای اعما...

full text

مبانی نظری صلاحیت فراسرزمینی دولت از منظر حقوق بین الملل عمومی

صلاحیت، یکی از عناصر ذاتی حاکمیت بر سرزمین است. توسعه ی منافع دولت ها به ورای مرزهای سرزمینی به پذیرش معیارهایی برای اعمال صلاحیت به طور فراسرزمینی منجر شده است. صلاحیت های فراسرزمینی در سه سطح قانونی، قضایی و اجرایی قابل شناسایی اند. میزان مشروعیت این صلاحیت ها بر حسب نگرش تاریخی، فلسفی و مفهومی به صلاحیت در حقوق بین الملل عمومی متفاوت خواهد بود. با بررسی متون حقوق بین المللی می توان نظرات موا...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 9  issue 2

pages  805- 828

publication date 2018-09-23

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023