سیاست در حکمت عملی ابن‎رشد قرطبی

Authors

Abstract:

چکیده این مقاله با بررسی منشأ و ماهیت، غایت و اوصاف سامان سیاسی مطلوب در حکمت عملی ابن‎رشد، به گونه‎شناسی وی از انواع مدن، کارکردها و وظایف دولت و مدینه، حدود آزادی فرد و قدرت دولت، رابطۀ دولت و مردم پرداخته و نشان‎داده‎است که از نظر او، «حکمت» ملاک اصلی و تعیین‌کنندۀ میزان مطلوبیت دولت و حکومت است. ابن‌رشد مهم‎ترین کارکردهای دولت را در محورهای عدالت اقتصادی، امنیت و وحدت و نیز فرهنگ و آموزش عمومی و خصوصی دنبال می‌کند. همچنین، آزادی فرد در ذیل عدالت و خویشکاری تعریف شده و با مقولۀ «وحدت» مرزبندی می‌شود. روش این مقاله توصیفی ـ تحلیلی و بر پایۀ مهم‎ترین نوشته‎های سیاسی ابن‎رشد و نظر برخی مفسران فیلسوف قرطبه است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

حکمت عملی از نظر آکویناس

آکویناس بر این باور بود که طبیعت انسان مشتمل بر غایاتی ذاتی است که از نظمی پیروی می‌کنند که وی آن را قانون طبیعی می‌نامید. از نظر وی هم عقل نظری و هم عقل عملی دارای مبادی بدیهی‌ای هستند که بی نیاز از اثبات هستند. برخی در عقل عملی آکویناس میان دو زمینه اکتشافی و توجیهی تمایز قائل شده اند؛ زمینه اکتشافی سیندرسیس و زمینه توجیهی عاقبت‌اندیشی است. آکویناس بر این باور است که سیندرسیس غایت را برای فضا...

full text

خانواده در نظام حکمت عملی ابن‌سینا

خانواده اصلی‌ترین نهاد اجتماعی و بنیادی‌ترین عنصر جامعه و بستر رشد بسیاری از ارزش‌ها است. ابن‌سینا در آثار خود، از جمله وجوب السیاسة و الحاجة الی السیاسة، مستقلاً، و نیز در آثار دیگر خود به این موضوع پرداخته و با رویکردی دینی‌فلسفی از ضرورت، عوامل و موانع تحکیم آن سخن می‌گوید. این مقاله، ابتدا جایگاه حک...

full text

سرشت سیاست در حکمت متعالیه

چکیده بیان مفهوم و سرشت سیاست از وظایف مهم فلسفة سیاسی است و بدون فهم این موضوع نمی‌توان از دیگر مباحث فلسفة سیاسی سخن به میان آورد. این مفهوم از دیدگاه حکمای حکمت متعالیه بحث شده است و یکی از مؤثرترین فلسفه‌های شناخته‌شده در ایران است که فلسفة وجودی انقلاب اسلامی قرار گرفت. به گونه‌ای که بیش‌ترین تعامل را با جامعة سیاسی ایران و رخدادها و تحولات آن برقرار کرد. تلاش شده است تا دربارة مفهوم سیاست...

full text

نسبت حکمت عملی با شاخه‌های آن در اندیشه فارابی

یکی از مسائل مطرح در بحث از ماهیت علم‌شناختی دانش‌ها و به گونه خاص در بحث از جایگاه و طبقه‌بندی دانش‌ها، نسبت دانش‌ها با دانش عامِ مشتمل بر آنها و یا به دیگر سخن چگونگی اطلاق دانش عام بر دانش‌های جزئی زیر مجموعه آن است. این بحث به ویژه درباره نسبت حکمت عملی با دانش‌های تحت آن در نگاه فارابی از اهمیت خاص برخوردار است؛ زیرا فارابی بر خلاف دیگر حکما، حکمت عملی را نه چند دانش، بلکه یک دانش می‌شمارد ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 4  issue 8

pages  145- 169

publication date 2013-05-23

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023