«ساختگرایی» آخرین جلوة استبداد «حقیقت»

author

Abstract:

ساختگرایی (structuralism)، به عنوان شیوه ای در نقد ادبی و هنری در دهه‌های نخستین قرن بیستم پدید آمد و در نیمة دوم آن سده به نقطه اوج خود رسید. این شیوه نقد، همواره می‌کوشید به خود شکل و رنگ علمی ‌ببخشد و تمرکز بر ساختار آثار ادبی و هنری، این امکان را به ساختگرایان می‌داد که از دیدگاه خود قواعدی ابطال ناپذیر و فرمول‌هایی ثابت و لایتغیّر برای بررسی آثار هنری وضع کنند. ساختگرایی اگرچه در آغاز به زبان شناسی متکی بود ولی عرصه‌های گوناگونی همچون مردم شناسی، فلسفه، روان شناسی، تاریخ و زمینه‌های مختلفی از علوم انسانی را در برگرفت. این مقاله تأمل و نقدی است بر مجموعه رویکردهایی که تحت عنوان ساختگرایی در نقد ادبی و هنری و علوم انسانی پدید آمد. آنچه ساختگرایی نامیده می‌شد، امروز به عنوان یک روش زنده، منسوخ شده است و اگرچه به جنبه‌هایی از آن در پژوهش‌های مربوط به علوم انسانی می‌توان استناد کرد، اما ساختگرایی را باید به منزلة آخرین تلاش منتقدان برای تولید «حقیقتی» مطلق و غیر قابل نقض به شمار آورد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

چالشی بر چیرگی بی‌چون و چرای حقیقت در مکتب ساختگرایی

ساختگرایی (structuralism)، به‌عنوان شیوه‌ای در نقد ادبی و هنری در دهه‌های نخستین قرن بیستم در شرق اروپا پدید آمد و در نیمة دوم آن سده در اروپای غربی به نقطه اوج خود رسید. این شیوة نقد، همواره می‌کوشید به روش خود، شکل و رنگی علمی ‌ببخشد. تمرکز بر ساختارِ آثار ادبی و هنری، این امکان را به ساختگرایان می‌داد که از دیدگاه خود قواعدی ابطال‌ناپذیر و فرمول‌هایی ثابت و لایتغیّر برای بررسی آثار ادبی و هنری...

full text

چالشی بر چیرگی بی چون و چرای حقیقت در مکتب ساختگرایی

ساختگرایی (structuralism)، به عنوان شیوه ای در نقد ادبی و هنری در دهه های نخستین قرن بیستم در شرق اروپا پدید آمد و در نیمه دوم آن سده در اروپای غربی به نقطه اوج خود رسید. این شیوه نقد، همواره می کوشید به روش خود، شکل و رنگی علمی ببخشد. تمرکز بر ساختارِ آثار ادبی و هنری، این امکان را به ساختگرایان می داد که از دیدگاه خود قواعدی ابطال ناپذیر و فرمول هایی ثابت و لایتغیّر برای بررسی آثار ادبی و هنری ...

full text

دگردیسی معنایی «دالِ استبداد» و برآمدن گفتمانِ «استبداد ایرانی»

هدف از پژوهش حاضر بررسی دگرگونی معنایی دال استبداد از دورۀ صفویه تا برآمدن گفتمانِ استبداد ایرانی در دوران قاجار است. بدین ترتیب با روش دیرینه‌شناسی تلاش خواهیم کرد این دگرگونی را در نسبت با بسترهای مادی کردوکارِ گفتمانی بررسی نماییم. با بررسی معنای استبداد در برخی از متونی پیشا مدرن ایران نشان خواهیم داد که «استبداد» در ایران پیشا مدرن نه به مثابۀ یک وضعیتی سیاسی-فرهنگی که مثابۀ یک خصیصۀ اخلاقی ...

full text

روان‌شناسی استبداد رضاشاه

پژوهش حاضر به بررسی ابعاد روان‌شناختی استبداد رضا شاه می‌پردازد؛ فرض را بر این نهاده است که مجموعه اقدامات سرکوب‌گرایانه رضاشاه اساساً تحت تاثیر مسائل و مشکلات روحی و روانی بوده که از بدو تولد تا رسیدن به قدرت به آن مبتلا و دست به گریبان بوده است بنابراین با بهره‌مندی از چارچوب روشی آدلر ـ اسپربر به نقش دو مؤلفه خانواده و اجتماع در فرایند شکل‌گیری شخصیت تأکید شده است چنانچه والدین، نظام تربیتی و...

full text

استبداد و استقبال «تحلیلی بر زمینه های روانی- اجتماعی استقبال از استبداد رضاشاهی

پژوهش حاضر، تحلیلی بر زمینه های روانی- اجتماعی استقبال از استبداد رضاشاهی می‌باشد. در این پژوهش فرض بر این است که شکل‌گیری استبداد رضاشاه ناشی از نگرش‌های عام و خاص و شرایط روانی - اجتماعی آن زمان بوده است که اکثر اقشار جامعه تحت تاثیرمصائب و مشکلات سیاسی-اجتماعی به حمایت و استقبال از اقدامات او در دوران رضاخانی روی آوردند. مطابق چارچوب روشی اسپربر، مسئله‌ی زمینه‌های روانی- اجتماعی در بروز استب...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 3  issue 5

pages  81- 90

publication date 2006-08-01

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023