ریاست معنوی در فلسفۀ سیاسی ایرانی از منظر هانری کربن

Authors

  • مجید سروند دانشجوی دکتری دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
Abstract:

برجستگی روح معنویت‌گرایی در ذهن و ضمیر انسان ایرانی و البته انعکاس آن در هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و فرجام‌شناسی اندیشۀ ایرانی، در پرداختن به امر سیاسی نیز پیامدهای خود را آشکار خواهد ساخت. در این پژوهش بر آنیم تا از این منظر به بررسی جایگاه، چیستی و تداوم ریاست و سیاست باطنی و روحانی و به‌طور خاص شاه آرمانی و ولایت معنوی در فلسفۀ ایرانی بپردازیم. در این زمینه، اندیشه‌های هانری کربن، به‌عنوان فیلسوفی که در جای‌جای آثار خود به این استعداد ایرانی اشاره دارد، و درک و دریافت وی از مضامین بالا، هدایتگر مسیر و مقصود ما بوده است. در پاسخ به این پرسش که مبانی شاه آرمانی و ولایت معنوی در فلسفۀ سیاسیِ ایرانی چیست؟ مستلزم آن بوده‌ایم تا از ساحت «علم سیاست» به «فلسفۀ سیاسی» با مختصاتی که در ادامه بدان اشاره شده است، گذر نماییم. به‌اختصار، درکی که از شاه آرمانی و ولایت معنوی و به‌طور کلی سیاست باطنی در اینجا توصیف می‌شود، در ساحتی کلی، ژرف‌اندیشانه، فراتاریخی و مبنایی است که قابل فهم می­باشد و این امری متمایز با سطح جزئی، تاریخی و عینی سیاست بوده و قابل فروکاست یا مقایسۀ صوری با مقتضیات و واقعیات موجودِ آن نیست. به باور ما، کربن بر آن است تا ضمن تأکید و برجسته‌سازی بُعد معنویِ نبوّت و امامت، تمایزی بین ولایت، ریاست و هدایت روحانی با شکل ظاهری و دنیوی آن ایجاد نموده و بی‌آنکه مجبور باشد تا از آرمان به واقعیت سقوط کند، با اصالتی که به عالم و ساحتی مینوی و باطنی و تاریخ و زمانی لطیف و درونی در جهان‌بینی فلسفۀ ایرانی دریافته و بهره­گیری از تأکیدی که در آنجا به آرمان‌شهر، شاه آرمانی و فرشگرد و منجی‌گرایی وجود دارد، از مفهومی چون ولایت و ریاست معنوی سخن بگوید.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

هانری کربن و تمهید علم فرهنگ معنوی

این مقاله طرح نظری هانری کربن درباره «دانش فرهنگ معنوی» را شرح داده است. فرضیه مقاله آن است که کربن برای دانش فرهنگ معنوی طرحی ارائه کرده است؛ مبانی نظری آن را بیان و روش‌ ویژه‌ای طرح کرده است و حتی در آثارش مصادیقی از آن را به ‌تفصیل بیان کرده است. هدف این پژوهش، تشریح امکان طرح نوعی متفاوت، از دانش فرهنگ است که با سنت دینی قرابت دارد و دچار تاریخ‌گرایی و لاادری‌گری رویکردهای مدرن، نیست. روش پ...

full text

هانری کربن و تمهید علم فرهنگ معنوی

این مقاله طرح نظری هانری کربن درباره «دانش فرهنگ معنوی» را شرح داده است. فرضیه مقاله آن است که کربن برای دانش فرهنگ معنوی طرحی ارائه کرده است؛ مبانی نظری آن را بیان و روش ویژه ای طرح کرده است و حتی در آثارش مصادیقی از آن را به تفصیل بیان کرده است. هدف این پژوهش، تشریح امکان طرح نوعی متفاوت، از دانش فرهنگ است که با سنت دینی قرابت دارد و دچار تاریخ گرایی و لاادری گری رویکردهای مدرن، نیست. روش پژو...

full text

حکمت مشرقی ابن سینا از منظر هانری کربن

هانری کربن، ابن سینا را فیلسوف سلف سهروردی و از این جهت وی را پیشگام حکمت مشرقی می داند و بر این باور است حکمت مشرقی ابن سینا برای انسان معاصر، کارآمد و رهگشاست. وی با این هدف که چشم اندازهای سینوی را بگشاید، نخستین متفکری بود که در این راه قدم نهاد. به زعم وی فلسفه سینوی در شرق با حفظ نفوس فلکی به راه خود ادامه داد و نقادی غزالی تأثیری بر این حکمت نداشت. کربن با دغدغه های مختلفی در فلسفه غربی ...

full text

مبانی فلسفه تطبیقی از دیدگاه هانری کربن

در این مقاله سخن درباره این است که چون به تطبیق میان دو نظام تفکر می پردازیم ،برچه مبنایی عمل می کنیم؟آیا صرفا تشابهات ظاهری و صوری را میان این دو نظام مشخص می کنیم؟ کربن مبنای تطبیق را بر پدیدار شناسی استوارمی کند.پدیدار شناسی درنظر او مجالی است برای گذشتن از تاریخ زدگی و مذهب اصالت امر تاریخی و نهایتا رسیدن به مرتبه ای که تطبیق در آنجا صورت می پذیرد.این مرتبه با تاریخ انفسی ملازم می شود،تا...

full text

فلسفۀ فراروان‌شناسی از منظر ابن‌سینا

فراروان‌شناسی از جملۀ اموری است که در سده‌های هجدهم و نوزدهم با تشکیل مؤسسات تحقیقی توسط فیزیکدانان و سپس فلاسفه مورد توجه قرار گرفت و در سدۀ بیستم و به‌ویژه دورۀ پست‌مدرن به‌عنوان ابزاری برای نقد و گسست در نگاه ماتریالیستی و فیزیکالیستی مدرنیته، بیش از پیش اهمیت یافت. تبارشناسی این مسئله در فرهنگ اسلامی، ما را با تحقیقات ابن‌سینا روبه‌رو می‌کند که با دو رویکرد تجربی و فلسفی به بررسی امور فرارو...

full text

مبانی فلسفه تطبیقی از دیدگاه هانری کربن

در این مقاله سخن درباره این است که چون به تطبیق میان دو نظام تفکر می پردازیم ،برچه مبنایی عمل می کنیم؟آیا صرفا تشابهات ظاهری و صوری را میان این دو نظام مشخص می کنیم؟ کربن مبنای تطبیق را بر پدیدار شناسی استوارمی کند.پدیدار شناسی درنظر او مجالی است برای گذشتن از تاریخ زدگی و مذهب اصالت امر تاریخی و نهایتا رسیدن به مرتبه ای که تطبیق در آنجا صورت می پذیرد.این مرتبه با تاریخ انفسی ملازم می شود،تاریخ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 50  issue 1

pages  85- 109

publication date 2020-03-20

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023