رویکرد الگو‌محور در فهم چیستی دو دستگاه متافیزیکی: افلاطون و ارسطو

Authors: not saved
Abstract:

دستگاه‌های متافیزیکی، بخشی مهم و قابل توجه ازمجموعه تاریخ فلسفه را به خود اختصاص داده‌اند. یک پرسش اساسی در مورد نظام‌های متافیزیکی کلاسیکی می‌تواند این باشد که آیا می‌توان الگو ومدل کلی و واحدی را برای ارائه محتوا و ابعاد آنها تنظیم و پیشنهاد کرد، به گونه‌ای که این دستگاه‌های متافیزیکی را درآن قالب به نمایش گذاشت؟  این نوشتار، نخست به دنبال پیشنهاد و توضیح الگویی واحد برای دستگاه‌های متافیزیکی است. الگوی مذکور مشتمل بر اجزای چندی است از قبیل: موضوع ِمحوری، مفاهیم اساسی، تعاریف، اصول، چشم‌انداز کلی به واقعیات، توصیف مبدأ و جهان و انسان، همبستگی مباحث با موضوع و استدلال‌ها. وآنگاه در پی تنظیم وبیان دو دستگاه مهم متافیزیکی افلاطونی و ارسطویی، در قالب مدل مذکور می‌باشد. به نظر می رسد که متافیزیک‌های کلاسیک از این طریق، ماهیت ، محتوا و قالب خود را هرچه بهتر آشکار می‌سازند و بعلاوه از این راه، امکان تعلیم و آموزش و نیز مقایسه میان آنها با سهولت بیشتری انجام می‌پذیرد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

رویکرد الگو محور در فهم چیستی دو دستگاه متافیزیکی: افلاطون و ارسطو

دستگاه های متافیزیکی، بخشی مهم و قابل توجه ازمجموعه تاریخ فلسفه را به خود اختصاص داده اند. یک پرسش اساسی در مورد نظام های متافیزیکی کلاسیکی می تواند این باشد که آیا می توان الگو ومدل کلی و واحدی را برای ارائه محتوا و ابعاد آنها تنظیم و پیشنهاد کرد، به گونه ای که این دستگاه های متافیزیکی را درآن قالب به نمایش گذاشت؟  این نوشتار، نخست به دنبال پیشنهاد و توضیح الگویی واحد برای دستگاه های متافیزیکی...

full text

سینما از نگاه زیباشناسی افلاطون و ارسطو

نزد فیلسوفان یونان باستان، آنچه امروزه بدان هنرهای زیبا یا هنرهای نمایشی می‏گوییم دارای فرایندی تقلیدی یا محاکاتی است؛ کنش تقلید و داوری دربارة آثار هنری تابع قوانین و معیارهایی بوده است. سینما را نیز می‏توان در زمرة هنرهای تقلیدی به‏شمار آورد. در این جستار به بررسی دیدگاه‏های دو فیلسوف دنیای قدیم، یعنی افلاطون و ارسطو، می‏پردازیم. بنابراین، نخست امکان اخذ نظریه یا فلسفه‏ای در خصوص سینما را در ...

full text

نظریۀ اخلاق‌شناختی ارسطو؛ سنتزی از آموزه‌های افلاطون و پروتاگوراس

ارسطو در اخلاق غایت‌نگر خود، به‌منظور ترسیم فضایی برای عمل و قواعدی برای رفتار، به پژوهش در فضیلت‌های انسانی می‌پردازد. فضیلت‌هایی که او در اخلاق نیکوماخوس توصیف می‌کند، خصلت‌هایی هستند که در جامعۀ آن روز آتن فضیلت به شمار می‌روند. در این مقاله نشان داده شده است که این مؤلفۀ اخلاق ارسطو تا حد زیادی از اندیشۀ پروتاگوراس تأثیر پذیرفته است. از سوی دیگر، ارسطو با تأثیرپذیری از افلاطون، این فضیلت‌ها...

full text

بررسی گزارش و نقد ارسطو از نظریۀ اشتراکی افلاطون

در این مقاله پس از بیان مطالبی مقدماتی دربا رة «نظام اشتراکی»و رابطۀ میان ارسطو و افلاطون (در بند 1)، ابتدا گزارش ارسطو در باب اشتراک خانواده( و دارایی در نظر افلاطون (بند 2) و نقد او از این نظریه را (در بندهای 3 و 4به اختصار نقل می کنیم. سپس این نظری ۀ افلاطون را بدانگونه که در محاور ة( جمهوری او مطر ح شده است (در بند 5) باز می گوییم. و سرانجام (در بند 6بر پای ۀ آنچه لب پیام افلاطون است به دا...

full text

هایدگر و گادامر: دو رویکرد به مفهوم حقیقت نزد افلاطون

حقیقت در فلسفة هایدگر، یکی از مضامین اساسی است. وی از آغاز اندیشة خویش کوشید مفهوم بنیادی‌تری از حقیقت عرضه کند و در طول فعالیت فلسفی خویش رویه‌های گوناگونی در این خصوص در پیش گرفت. با وجود این هرگز از این بصیرت اساسی خویش دست نکشید که حقیقت ἀλήθεια است؛ یعنی کشاکش میان پوشیدگی و آشکارگی. به‌علاوه، هایدگر معتقد است در فلسفة افلاطون، تحولی در ذات حقیقت پدید آمده، به‌طوری که حقیقت به «درستی» مبدل...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 1  issue 3

pages  7- 34

publication date 2009-11-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023