رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و افسردگی در دختران دارای روابط رمانتیک: نقش میانجی مشکلات بین فردی

هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی مشکلات بین فردی در رابطه بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و افسردگی در افراد دارای روابط رمانتیک بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر و مجرد شهر تهران بود که حداقل به مدت ٢ ماه دارای رابطه رمانتیک بودند، بوده است، که از میان آن ها نمونه آماری به صورت در دسترس (٣١٧ نفر) گزینش شده است. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان، مقیاس افسردگی و سیاهه مشکلات بین فردی بود. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تنظیم هیجان سازگارانه و ناسازگارانه با واسطه گری مشکلات بین فردی بر روی اختلال افسردگی به ترتیب با ضریب استاندارد -0/04 و 0/10 در سطح 0/05   بر این اساس، تنظیم هیجان سازگارانه پایین و تنظیم هیجان سازگارانه بالا به واسطه مشکلات بین فردی منجر به افزایش نشانه های اختلال افسردگی می شود.