جایگاه فرولایه فوق محسوس در نظام فلسفه کانت

author

  • رضا ماحوزی استادیار فلسفه پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی
Abstract:

کانت در فلسفه استعلایی خویش، پدیدار (فنومن) را حقیقتی تألیف یافته از کثرات شهود حسی و مقوّمات پیشینی ذهن معرفی کرده و آن‌را از ناپدیدار (نومن) تفکیک کرده است. به‌عقیده وی، ساحت «محسوس» طبیعت، ساحتی تجربی، متعیّن و مکانیکی است که تحت مفاهیم و اصول پیشینی ذهن و فاهمه، کلیت و ضرورت یافته است، حال آنکه ساحت «فوق محسوس» از مفاهیم و اصول متعیّن فاهمه آزاد است. عرصه اخیر که به‌عنوان عرصه اعیان و حقایق فی‌نفسه معرفی شده است، نقشی بسیار اساسی در نظام فلسفه کانت ایفا می‌کند زیرا با تبیین مواردی چون احساس زیباشناختی، امکان گذر از طبیعت به آزادی، بنیادهای نظریه معرفت، اخلاق و دین و درنهایت، تبیین ارگانیسم‌های زنده و غیرزنده طبیعی، حلقه‌های متعددی از زنجیره نظام فلسفه کانت را تأسیس، تکمیل و به هم متصل می‌سازد. اما این ساحت که کانت در نقد اول به‌صراحت امکان دست‌یابی به آن‌را نفی کرده است چگونه حاصل می‌آید؟ و درصورت حصول، چگونه با دعاوی کانت در خصوص محدودیت معرفت تجربی قابل جمع است؟ این نوشتار درصدد است علاوه‌بر تبیین چگونگی حصول فرولایه فوق محسوس در اندیشه کانت و کاربردهای متعدد این ساحت، سازگاری آن با دیگر مبانی اندیشه وی را نیز نشان دهد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

جایگاه «انسان‌شناسی» در نظام اخلاقی کانت

تأسیس یک نظام اخلاقی کارآمد، منوط به شناخت دقیق و همه جانبه­ی سرشت انسان، به عنوان موضوع اخلاق، است؛ اینکه ما چه تلقی از انسان و طبیعتش داریم، او را موجودی ذاتاً اخلاقی یا ذاتاً بد و شرور می­دانیم، یا تلقی­مان از انسان، موجودی متعلق به دو جهان محسوس و معقول است که در هر ساحتی جنبه­ای از سرشتش ظهور پیدا می­کند، پیش شرط لازم برای پی­ریزی یک نظام اخلاقی است. در تلقی کانت، انسان یک موجود تک ساحتی نیس...

full text

جایگاه نقد قوه حکم در فلسفه استعلایی کانت

طرز نگرش غایت انگارانه که از زمان ارسطو به بعد بر اندیشة مغرب زمین سیطره یافت در دوران جدید از جانب بینش مکانیسنی به حاشیه رانده شد و شناخت علمی محدود به شناخت علیت فاعلی گردید، به‌گونه‌ای که واژة علت مترادف با علت فاعلی شد. کانت با طرح زمینه‌هایی برای نوعی از امکان برای علیت غایی در دو نقد اول و دوم، در نقد سوم خود جایگاه معینی برای نگرش غایت انگارانه در زیباشناسی و در قلمروی موجودات زنده آلی ...

full text

برهان در فلسفه کانت

در اندیشۀ کانت، برهان به معنای واقعی کلمه در شناخت فلسفی وجود ندارد و تنها در شناخت‌ ریاضی جاری است. وی دلیل این امر را در شهودی‌بودن دلایل ریاضی می‌داند و معتقد است که یک دلیل یقینی، تنها تا آنجا که شهودی است، برهانی می‌باشد؛ بنابراین باید دید شهود از نظر کانت چیست و چه نسبتی با برهان واقعی در اندیشه وی دارد؟ بنابراین مقاله حاضر با روش توصیفی_تحلیلی در صدد است نخست روشن کند که منظور کانت از شه...

full text

جایگاه نقد قوه حکم در فلسفه استعلایی کانت

طرز نگرش غایت انگارانه که از زمان ارسطو به بعد بر اندیشه مغرب زمین سیطره یافت در دوران جدید از جانب بینش مکانیسنی به حاشیه رانده شد و شناخت علمی محدود به شناخت علیت فاعلی گردید، به گونه ای که واژه علت مترادف با علت فاعلی شد. کانت با طرح زمینه هایی برای نوعی از امکان برای علیت غایی در دو نقد اول و دوم، در نقد سوم خود جایگاه معینی برای نگرش غایت انگارانه در زیباشناسی و در قلمروی موجودات زنده آلی ...

full text

جایگاه خداوند در فلسفه کانت بر اساس نظر شارحانش

چکیده: اثبات وجود خداوند یکی از دغدغه های اساسی فلسفه سنتی است. با ظهور کانت این مساله بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است، جریانی که تصور می شود ما بعد الطبیعه را تقریبا به بن بست رسانیده است. علی رغم تحدیی که در سیستم نظری کانت در مقابل این گونه مباحث صورت گرفته است ، تمامی طرق وصول به غایاتی که مابعد الطبیعه آن ها را دنبال می کند – و البته مدعی شناختی یقینی در مورد آن هاست ؛ که این به هیچ و...

15 صفحه اول

فلسفه ریاضی کانت

شرحی درباره دیدگاههای فلسفی کانت و آشنایی با اندیشه های شهودگرایان.

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 5  issue 15

pages  97- 112

publication date 2013-08-23

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023