تراکتاتوس وینگنشتاین
Authors
Abstract:
This article doesn't have abstract
similar resources
سوژه و صورت منطقی در تراکتاتوس
ویتگنشتاین متقدم، با گرهزدن زبان به ضرورت، معنا را از ایدههای ذهنی صرف جدا میکند. بهنظر او، زبان ساختاری منطقی دارد که روگرفتی از ضرورتهای موجود در عالم است. او برای تبیین ضرورتهای موجود در عالم تعریف خاصی از مفهوم شیء ارائه میدهد، بهازای هر شیء نشانهای را در زبانِ ممکن واجدِ معنا میداند، و روابط بین اشیا را حاصل بالفعلشدن امکانهای ترکیبیِ خاص هر شیء می انگارد. در نظر او، ساختار منطقی ...
full textتراکتاتوس؛ آغاز رویکرد درمانی ویتگنشتاین به فلسفه
ویتگنشتاین اندیشمندی است که از سویی فلسفه را مولِّد آشفتگی ذهنی میداند و از سوی دیگر فیلسوف را در مقام یک درمانگر میخواهد. این نگرش دوسویه نسبت به فلسفه، از تراکتاتوس آغاز میشود و سپس با قول به تنوع شیوههای درمان به دورهی دوم حیات فکری وی تسرّی پیدا میکند. اخیراً، اغلب مفسران پوزیتیویستی ویتگنشتاین از خاستگاههای رویکرد درمانگری ویتگنشتاین در تراکتاتوس غفلت ورزیده و صرفاً این رویکرد را در دوره...
full textسوژه در تراکتاتوس با توجه به تفسیر دیوید پیرس
سوبژکتیویسم یکی از بنیادیترین زیرساختهای فلسفه جدید است. در فلسفه جدید، جایگاه سوژه در منظومه معرفت بشری رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد. سوژه در برخی نگرشهای فلسفی جدید نه تنها معیار معرفت تلقی میشود بلکه شأن هستی بخشی نیز پیدا میکند. سوژه است که به غیر خود تعین میبخشد و موجودیت غیر سوژه مبتنی بر ابژه بودن آن برای سوژه میگردد. این نوشتار به تبیین جایگاه سوژه در منظومه معرفتی ویتگنشتاین م...
full textکانت و تراکتاتوس با توجه به تفسیر دیوید پیرس
ویتگنشتاین در تراکتاتوس با آهنگی کانتی فلسفه را سراسر نقد زبان معرفی میکند. یکی از خوانشهای شایع از تراکتاتوس، و شاید متداولترین آن، خوانش کانتی است. در این قرائت مؤلفههای کانتی تراکتاتوس پررنگ میشود و فلسفۀ متقدم ویتگنشتاین کانتی فهمیده میشود. البته این بدین معنا نیست که تراکتاتوس از جنبههای غیرکانتی و غیرنقدی تهی باشد. میان شارحانی که به این نوع قرائت شهرهاند اختلافات درخور توجه...
full textقوانین طبیعت ، علیت و استقرا در تراکتاتوس
بحث دربارة قوانین طبیعت و وضعیّت دو اصل استقراء و علّیت، از مباحث طرح شده در رسالة منطقی- فلسفی ویتگنشتاین (تراکتاتوس) است.در این نوشته، سعی بر آن است تا ابتدا با ارائه گزارشی عمومی از آرای ویتگنشتاین در رساله، تلقّی او از قوانین اصیل طبیعت و رابطة آنها با منطق مورد بررسی قرار گیرد. در اینجا می توان میان قوانین «عمومی» و قوانین «محدود» تفاوت قائل شد و رابطة هر کدام را مستقلاً با منطق بررسی کرد. پس ...
full textMy Resources
Journal title
volume 9 issue 34-35
pages 111- 162
publication date 2008-12-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023