تحلیل کهنالگویی آرمانشهرگرایی و سیر الگووارههای ادبیات آرمانشهری در ادب کلاسیک ایران
author
Abstract:
ادبیات آرمانشهری از حیث محتوا، دربرگیرندۀ آرزوی تحقق جهانی با شرایط بهتر و آرمانی (آرمانشهر) یا حاوی تصور جهانی مطلوب و در عین حال انتزاعی (ناکجاآباد) است. این نوعِ ادبی، بر مبنای انگیزۀ اصلی واحدی که نوستالژی و آرزوی بازگشت به خاستگاهی ازلی است، و با توجه به پارادایمهای فکری شکلدهنده به آنها، ساختهای مشخصی را شکل دادهاست. در خاستگاهشناسی و تحلیل کیفی نوع ادبیات آرمانشهری. احساس نوستالژی و وحشت از تبعید به دنیای خاکی (لغزیدن به سطح خودآگاهی) و تصویر کهنالگویی شهر آرمانی و بهشت زمینی، عوامل اصلی شکلدهنده به این نوع است. این شهر، ساختی کهنالگویی (مشابه پردیس آسمانی) در روایات اساطیری، ساختی فانتزی در روایات مذهبی و عامیانه، ساختی تمثیلی در ادبیات تعلیمی، ساختی رمزی در ادبیات عرفانی دارد. در این جستار، ضمن مرور و طبقهبندی الگویی این گونۀ ادبی، انواع آن در سه زمینۀ آرمانشهر اساطیری، آرمانشهر فلسفی، آرمانشهر روایی ـ تعلیمی، و نمودهای هر کدام از این الگووارهها در فرهنگ ایرانی و ادبیات کلاسیک فارسی بررسی شدهاست.
similar resources
کاربست رویکرد روانشناختی گوردون آلپورت بر سیر تطوّر و تحوّل «معشوق» در ادبیات کلاسیک فارسی
ادبیات فارسی کلاسیک را اگر به تمامی ، ادبیات تغزل و عشق نتوان نامید، اما بی شک بخش عمده ای از آن را باید در قلمرو عشق و غزل دانست؛ یگانه فرمانروای این خطّه نیز کسی نیست، جز «معشوق» که هردم به شکلی و جامه ای در می آید و جلوه گری می کند؛ گاهی آسمانی می شود و گاهی زمینی. گاه نیز معشوق، زمینی- آسمانی است. هدف این پژوهش بررسی این تحوّل، تنوّع و دگرگونی در دوره های مختلف شعر کلاسیک فارسی است؛ به این منظ...
full textکاربست رویکرد روانشناختی گوردون آلپورت بر سیر تطوّر و تحوّل «معشوق» در ادبیات کلاسیک فارسی
ادبیات فارسی کلاسیک را اگر به تمامی ، ادبیات تغزل و عشق نتوان نامید، اما بی شک بخش عمده ای از آن را باید در قلمرو عشق و غزل دانست؛ یگانه فرمانروای این خطّه نیز کسی نیست، جز «معشوق» که هردم به شکلی و جامه ای در می آید و جلوه گری می کند؛ گاهی آسمانی می شود و گاهی زمینی. گاه نیز معشوق، زمینی- آسمانی است. هدف این پژوهش بررسی این تحوّل، تنوّع و دگرگونی در دوره های مختلف شعر کلاسیک فارسی است؛ به این منظ...
full textآشنایی با تابو شکنی ادبی و سیر آن در ادبیات کلاسیک فارسی
واژه تابو((taboo هم به معنی مقدس و هم به معنی ناپاک و نجس است و در کل معنای آن نوعی ممنوعیت و خطرناکی را می رساند؛هر تابویی به مثابه «ورد ممنوع» ی است که شکستن حریم آن انواع مواخذه –بشری یا آسمانی – رادر پی دارد. ادبیات هر ملت یک از عرصه های به چالش کشیدن تابوهای آن ملت است زیرا هنر و ادبیات با ویژگی های هنجار گریزانه وجنبه انتقادی که دارد حریم اغلب قراردادهای آسمانی و بشری را درهم می شکند و ب...
full textانعکاس فرهنگ و ادب کلاسیک در شعر محمدرضا شفیعی کدکنی
محمّدرضا شفیعی کدکنی (م. سرشک) از شاعران معاصر ماست که هم در حوزۀ نقد و تصحیح متون هم در حوزۀ شعر و شاعری و تحقیقات ادبی دستی توانا دارد. توغّل او در میراث شعری و فرهنگی و تنوّع مطالعات او سبب شده است که در شعر او حضور گذشته را در حال ملاحظه کنیم. مجموعۀ این میراث و مطالعات مختلف- که ساختار ذهنی او را شکل داده و اندوختۀ ذهنی وی را غنا بخشیده است- آگاه و ناآگاه در شعر او متجلّی است. این نوشته تنها ع...
full textآشنایی با تابو شکنی ادبی و سیر آن در ادبیات کلاسیک فارسی
واژه تابو((taboo هم به معنی مقدس و هم به معنی ناپاک و نجس است و در کل معنای آن نوعی ممنوعیت و خطرناکی را می رساند؛هر تابویی به مثابه «ورد ممنوع» ی است که شکستن حریم آن انواع مواخذه –بشری یا آسمانی – رادر پی دارد. ادبیات هر ملت یک از عرصه های به چالش کشیدن تابوهای آن ملت است زیرا هنر و ادبیات با ویژگی های هنجار گریزانه وجنبه انتقادی که دارد حریم اغلب قراردادهای آسمانی و بشری را درهم می شکند و ب...
full textMy Resources
Journal title
volume 5 issue 1
pages 131- 150
publication date 2016-05-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023