تحلیل رسالهی «عقل سرخ » سهروردی براساس نقد کهن الگویی
Authors
Abstract:
چکیدهکهن الگوها و نقش آن ها در ادبیات می پردازد. در این مقاله «عقل سرخ »از دیدگاه نقد کهن الگویی بررسی شده و بر اساس کهن الگوهای سفرقهرمان، مرگ و تولد دوباره و پیر خردمند؛ و نمادهای کهن الگویی «نقد کهن الگویی» یکی از رویکرد های نقد ادبی معاصر است که به کشف ماهیت و ویژگی اسطوره ها و همچون: باز ،چاه، صحرا، کوه قاف، گوهرشب افروز، درخت طوبی، سیمرغ و چشمه زندگانی تحلیل شده است. اساس کهن الگویی این داستان بر کهن الگوی پیر خردمند و سفر قهرمان است و بقیه کهن الگوها و نمادها در ارتباط با آنها معنا یافتهاند.کهن الگوها و نقش آن ها در ادبیات می پردازد. در این مقاله «عقل سرخ »از دیدگاه نقد کهن الگویی بررسی شده و بر اساس کهن الگوهای سفرقهرمان، مرگ و تولد دوباره و پیر خردمند؛ و نمادهای کهن الگویی «نقد کهن الگویی» یکی از رویکرد های نقد ادبی معاصر است که به کشف ماهیت و ویژگی اسطوره ها و همچون: باز ،چاه، صحرا، کوه قاف، گوهرشب افروز، درخت طوبی، سیمرغ و چشمه زندگانی تحلیل شده است. اساس کهن الگویی این داستان بر کهن الگوی پیر خردمند و سفر قهرمان است و بقیه کهن الگوها و نمادها در ارتباط با آنها معنا یافتهاند.
similar resources
استعاره مفهومی؛ الگوی ادراکی تجربة عرفانی سهروردی در «عقل سرخ»
نظریۀ معاصر مدّعی است نظام ادراکی انسان اساساً استعاری است و استعاره بهشکل ناخودآگاه و غیراختیاری، در زندگی روزمرّۀ انسان بهکرّات بهکار میرود. این دیدگاه را نخستینبار در سال 1980 جورج لیکاف و مارک جانسون با انتشار کتاب استعارههایی که با آنها زندگی میکنیم مطرح کردند. نگرش استعاری سهروردی در روایتهای شهودی خویش عنصر بلاغی مسلّط بر سبک شخصی اوست. بر این اساس در این مقاله ابتدا به دستگاه فکری و ...
full textتحلیل کهن الگویی داستان رستم و اسفندیار
یکی از رویکردهای مهم نقد و بررسی آثار ادبی، نقد کهنالگویی یا اسطورهشناختی است که آن خود یکی از متفرعات نقد روانشناسی ژرفانگر بهشمار میآید. این نوع رویکرد که بر پایة اندیشة روانپزشک سوئیسی، کارل گوستاو یونگ تکوین یافته، به بررسی و تحلیل عناصر ساختاری اسطوره که در روان ناخودآگاه جمعی حضور دارند، میپردازد. در نظر یونگ این عناصر نوعی تجربة همگانی است که به گونهای در همة نسلها تکرار میش...
full textنقد کهن الگویی ریشههای دوگانهانگاری اسطورهای در شاهنامه فردوسی
گومیزشن و وزارشن به دو دوره از مهمترین ادوار آفرینش در اساطیر ایرانی اطلاق میشود که طی آن، نبرد میان دو بن متخاصم خیر و شر، به شدیدترین مرحله خود میرسد و در نهایت به پیروزی نهایی خیر بر شر میانجامد. اعتقاد به نبرد و درگیری میان دو اصل نیک و بد که اساس تفکّر اسطورهای ایرانی را تشکیل میدهد، در شاهنامه فردوسی در قالب جنگها و کشمکشهای درازآهنگ ایران و نیران (غیر ایرانی) نمود یافته است. در شا...
full textنمود انسانشناسی اشراقی سهروردی در رسالههای آواز پر جبرئیل، عقل سرخ و مونس العشاق
انسان در نظر شهاب الدین سهرودی حقیقتی نورانی است که در عوالم مختلف و از جمله در عالمِ برازخ، ظهورهای گوناگون داردواز این روی، حیثیت و گاه حتی نامِ این حقیقت نورانی در این عوالم یکسان نیست. اما انسان سالک در عالم برازخ، با چشم بستن بر امور محسوس، رو سوی عالم مثال مینهد و در آنجا با طباع تام (یا خویشتنِ ازلیِ) خویش به مثابه راهنما و نیز غایت کمال خویش رو به رو میشود و زین پس همراهی مربیگونه و معر...
full textنقد کهن الگویی منظومه بانوگشسب نامه
یکی از رویکردهای مهم نقد آثار ادبی، نقد کهن الگویی است که ریشه در نقد روان شناسی ژرفانگر دارد. این رویکرد که بر پایه اندیشه های کارل گوستاو یونگ شکل گرفته است، به بررسی انواع کهن الگوها در ضمیر ناخودآگاه بشر اختصاص دارد. به اعتقاد یونگ، علت تکرار مضمون های اسطوره ای را باید در نوعی تجربه همگانی جست وجو کرد که در همه نسل ها تکرار شده است. منظومه بانوگشسب نامه سرشار از کهن الگوهای مختلف است. بانو...
full textنقد کهن الگویی چند داستان مثنوی معنوی
در این پژوهش چهار داستان از مثنوی معنوی مولانا که از آثار غنی و کلیدی ادبیات عرفانی است، با رویکرد کهن-الگویی بررسی شده است. این چهار داستان عبارتند از: «پادشاهزاده که پادشاه حقیقی به وی روی نمود »، «دقوقی و کراماتش» ، «پادشاه و کنیزک» و «حلوا خریدن شیخ احمد خضرویه جهت غریمان » که بر اساس نظریه ی ناخودآگاه جمـعی یونگ و محتـویات آن که کهن الگوها باشند، مـورد بررسی کهن الگویی قرار گرفته اند. نتیج...
15 صفحه اولMy Resources
Journal title
volume 5 issue شماره 1 (پیاپی 17)
pages 41- 54
publication date 2017-02-19
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023