تحلیل خوانش مارتین هایدگر از نقد اوّل ایمانوئل کانت
Authors
Abstract:
مارتین هایدگر در کتاب کانت و مسألۀ مابعدالطبیعه، با چشمپوشی از تفاسیری که غالباً نقد عقل محض را یک پروژۀ معرفتشناسانه دانستهاند، آن را بهمنزلۀ اثری هستیشناسانه شرح میکند. وی میکوشد تا معلوم کند که چگونه تمام پارههای این اثر کانت (با محوریت حیث زمانی بهعنوان بستر شاکلهسازی تخیّل) اصالتاً به مسئلۀ اساسی هستی متناهی انسان یا دازاین (بهمنزلۀ شرط یا بنیان امکان دیگر موجودات) ناظر است. از نظر هایدگر، ایمانوئل کانت همانا مؤسّس هستیشناسی بنیادین دازاین است، گرچه بهسبب گرفتاری در غلّ و زنجیر سنّت یا فرادهش فلسفی (بهویژه فلسفۀ دکارت) در بدایت این طریق متوقّف گشته و از ادامۀ آن بازمانده است؛ بدینسان، میتوان گفت که به گمان هایدگر، نقد عقل محض و هستی و زمان برادرخواندۀ یکدیگرند، بدین معنا که هر دو از دغدغهای واحد زادهاند و به راهی واحد گام نهادهاند. در مقالۀ حاضر بهویژه با رجوع به کانت و مسئلۀ مابعدالطبیعه و هستی و زمان منحصراً و مختصراً به تحلیل و تشریح و ارزیابی این خوانش هستیشناسانه پرداختهایم تا ببینیم کانت چگونه و به چه معنا مؤسّس راه هستیشناسی بنیادین دازاین بوده و چرا و به کدامین جهت از ادامۀ آن بازمانده است. در این راه ناگزیریم که رویکرد انتقادی ارنست کاسیرر به خوانش هایدگر از کانت را نیز اجمالاً معرّفی کنیم.
similar resources
جستاری بر اندیشههای زیباشناسانه ی ایمانوئل کانت
چکیده یکی از مهمترین پویههای روشنگری در جنبش ایدهآلیسم متبلور گردید و آنچه بعدها به ایدهآلیسم آلمانی شهرت یافت، خود ریشه در اندیشهی روشنگری داشت. در آلمان، بر خلاف انگلیس و فرانسه، اندیشه بر احساس و تجربه تقدم یافت و ایدهآلیسم به عنوان رهیافت فلسفی بر اذعان متفکران این سرزمین، چیره شد. در نظر متفکران، ایدهآلیسم آلمانی عبارت است از فلسفهی کانت و پیروان بلاواسطهی او، در حالیکه در نظر م...
full textخیال و ابژکتیویته در نقد اول کانت
این مقال، نخست به پیشینه بحث خیال میپردازد و بدین طریق تأثیرگذاران بر کانت را روشن مینماید. پس از آن توضیحی در باب ابژکتیویته داده میشود و سپس به بحث از خیال در نقد عقل محض پرداخته میشود. قوه خیال در نظام شناختی کانت دارای جایگاهی منحصر به فرد است. این نقش به مراتب، فعالانهتر از جایگاه خیال در نظامهای فلسفی پیش از کانت است. خیال از سویی در بحث مهم و پیچیده استنتاج استعلائی مقو...
full textتفسیر هایدگر از آزادی در فلسفه کانت
در این مقاله میکوشیم جایگاه آزادی اصیل را، بنا بر تفسیر هایدگر، در تفکر کانت نشان دهیم. به نظر هایدگر فراروی و استعلای آدمی، اساس آزادی است. انسان به سبب نسبت خاصی که با هستی دارد میتواند از سطح موجودات به سوی خود وجود فرا رود و خود را از روزمرگی و موجودبینی آزاد سازد. به نظر هایدگر، کانت به این حقیقت که ذات آدمی در استعلاییبودن و فراروی اوست، گرچه شاید به نحوی مبهم، متفطن گردیده و آن...
full textتفسیری دربارهی تصویر کانت از عقل در نقد اول
تحلیل مفهوم عقل و ارتباط آن با نظام معرفتی کانت از اهمیت بالایی برخوردار است. به عبارت دیگر، کانت شناخت را به شناختن قوای آن منوط میکند و در این میان توجه به معانی عقل و ارتباط آن با قوای دیگر ذهن ضرورت دارد. از نظر کانت، در عین وجود تمایز بین سه قوه (حس، فاهمه و عقل)، توافقی نیز میان آنها وجود دارد و این یک توافق استعلایی است. بنابراین، در این مقاله، توافق استعلایی به گونهای ترسیم میگردد که...
full textMy Resources
Journal title
volume 9 issue 16
pages 155- 175
publication date 2015-06-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023