تبیین معناهای نازیباشناسانه ی بیماری، رنج و مرگ در اشعار نیما یوشیج
author
Abstract:
در اشعار نیمایوشیج، شاهد ظهور مضامین نازیباشناسانه زخم، بیماری، خون، رنج و احتضار هستیم. مقاله حاضر با تأمل دراین اشعار به نحوه چگونگی بازنمایی این مضامین میپردازد و معناهای مستتر دراین تصاویر را واکاوی میکند. روش پژوهش، تحلیلی است که سعی دارد تا از تفسیرهای زیباشناسانه صرفاً صوری عبور کرده و بر اساس درونمایه های ادبیات موجود در این زمینه، نخست با تـأکید بر گفتمان مشروطه و تحلیل اشعار نیما در این گفتمان نشان دهد که این اشعار را چگونه میتوان به مثابه بازنمایی کشتار و خونریزی زمان خویش توضیح داد و از وجهی دیگر حضور بدن بیمار را نشانی از دموکراسی خواهی و حضور صداهای اقلیت تفسیر کرد. مبانی نظری این پژوهش با تکیه بر تأملات اندیشمندانی چون شارل بودلر و لیندا ناکلین طرحریزی شده است. بر اساس دیدگاه ناکلین در خصوص بدنهای زخمی و بیمار سعی میشود از میان رفتن انسجام و تمامیت بدن در این اشعار به منزله استعارهای از فقدان تبیین شود؛ فقدانی که جهان نامنسجم و بدون کلیت و قطعیت مدرن برآمده از آن شمرده میشود. در نگره بودلر نسبتی میان حساسیت هنرمند و حساسیت بیمار برقرار است؛ از این رهگذر تجربه های بیماری و مرگ در اشعار نیما به زبانی تازه، فهم و تبیین میشود. در نهایت تأکید میشود که تصویر بیماری و مرگ در هنر نه به معنای زوال و نیستی بلکه میتواند به معنای «تولدی دیگر» درک و استنباط شود. به بیان دیگر از رهگذر این مضامین نازیباشناسانه درک جدیدی از هنر و زیبایی حاصل میشود.
similar resources
کانونی سازی در اشعار روایی نیما یوشیج
نیما یوشیج یکی از شاعران معاصر است که در میان اشعار دیوان او صد و هفتاد و یک شعر از تکنیک کانونی پردازی روایت به طور کامل بهره برده است. هدف اصلی این پژوهش کشف و شناخت انواع کانونیسازی در این اشعار بر اساس موقعیّت کانونیساز و میزان تداوم کانونیسازی است. بدین منظور اشعار روایی نیما یوشیج با روش توصیفی - تحلیلی بررسی شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از منظر موقعیّت کانونیساز در اغلب شعرهای روا...
full textبررسی وجه شبه در اشعار نیما یوشیج
وجه شبه از آن جهت که قدرت تخیل شاعر را نشان میدهد یکی از مهمترین ارکان تشبیه بشمار میآید. در کتب بلاغت سنتی، وجه شبه را به صورتهایی مختلف دستهبندی کردهاند. مانند وجه شبه حسی و عقلی، وجه شبه حقیقی و خیالی، وجه شبه تمثیلی و غیرتمثیلی. اما در این آثار نحوة ارتباط میان وجه شبه خیالی و دو سوی اصلی تشبیه کمتر مورد توجه بوده است. نیما در بسیاری از تشبیهات خود از وجه شبههای خیالی بهره برده است....
full textنقد و بررسی عاطفه در اشعار نیما یوشیج
عاطفه یا احساس، زمینه ی درونی و معنوی شعر و عنصر بنیادین در شکل گیری هر اثر ادبی است. از همین روی بررسی آن بیش از عناصر دیگر متن ادبی ضروری می نماید. هدف این مقاله تحلیل عنصر عاطفه در شعر نیمایوشیج از زوایای مختلف آن است.در این مقاله ابتدا همه ی رویکردهای عاطفی به دو دسته دریافت و انتقال عاطفه تقسیم شده و بعد از نگاهی گذرا به نوع عاطفه در شعر نیما به تشریح حوزه دوم پرداخته و مسائلی مانند تنا...
full textبررسى تطبیقى اشعار بدر شاکر و نیما یوشیج
نیما یوشیج و بدر شاکرالسیّاب، دو شاعر نوگرا و متجددند که در عین بُعد مکانى و زمانى، روحیات مشابه و زبان شعرى یکسان دارند؛ هر دو در روستا و دامان طبیعت بزرگ شده اند و براى ادامه تحصیل، وطن و دیار خود را ترک کرده اند. بیان تنهایى و غربت و طبیعت گرایى مشخصه بارز در اشعارشان است. همچنین نوعى رمزگرایى اجتماعى در اشعارشان به چشم م ىخورد، چنان که با الفاظى نمادگونه، دردهاى اجتماعى و سکوت و خفقان دوران ...
full textبررسی وجه شبه در اشعار نیما یوشیج
وجه شبه از آن جهت که قدرت تخیل شاعر را نشان می دهد یکی از مهم ترین ارکان تشبیه بشمار می آید. در کتب بلاغت سنتی، وجه شبه را به صورت هایی مختلف دسته بندی کرده اند. مانند وجه شبه حسی و عقلی، وجه شبه حقیقی و خیالی، وجه شبه تمثیلی و غیرتمثیلی. اما در این آثار نحوه ارتباط میان وجه شبه خیالی و دو سوی اصلی تشبیه کمتر مورد توجه بوده است. نیما در بسیاری از تشبیهات خود از وجه شبه های خیالی بهره برده است. ...
full textبررسى تطبیقى اشعار بدر شاکر و نیما یوشیج
نیما یوشیج و بدر شاکرالسیّاب، دو شاعر نوگرا و متجددند که در عین بُعد مکانى و زمانى، روحیات مشابه و زبان شعرى یکسان دارند؛ هر دو در روستا و دامان طبیعت بزرگ شده اند و براى ادامه تحصیل، وطن و دیار خود را ترک کرده اند. بیان تنهایى و غربت و طبیعت گرایى مشخصه بارز در اشعارشان است. همچنین نوعى رمزگرایى اجتماعى در اشعارشان به چشم م ىخورد، چنان که با الفاظى نمادگونه، دردهاى اجتماعى و سکوت و خفقان دوران ...
full textMy Resources
Journal title
volume 9 issue 3
pages 117- 138
publication date 2017-11-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023