تأملی بر بحثهای فلسفی معاصر دربارهی بیمعنایی در هنر
author
Abstract:
هنرها در آفرینش، کاربرد، تفسیر و در نتیجه معنا از هم متفاوتند. دشواریِ دستیابی به معنا، اهمیت مطالعهی معنا و بیمعناییِ هنر را مضاعف میکند. زمانی معنا در واقعیتی جست و جو میشد که اثر هنری بازنمود آن بود، اما در هنر غیربازنمای معاصر، معنا همان رازی است که هستیِ هنر بر آن استوار است. اکنون جای بسی تأمل است که بدون معنا، هنر چگونه هستی میگیرد و چرا برخی بیمعناییِ هنر را تحسین میکنند وقتی هنوز چیستیِ آن را نمیدانند. در این پژوهش با استعانت از مطالعه و تحلیل دادههای برآمده از آرای فیلسوفانِ تأثیرگذارِ معاصر، تلاش میشود خاستگاه پندار بیمعنایی و راه حل آن در شناخته شدهترین نظریهها جستوجو شود. به نظر میرسد این که معناسازی پروژهای انسانی است، عامل رواج پندار بیمعنایی است، در حالی که تفسیرپذیری، تمایز میان این و آن اثر، تاریخ هنر، تمایز هنر و غیر هنر مواردی هستند که با لحاظ آنها نمیتوان معمای معنا را به بیمعنایی ختم کرد. وقتی هدف، جستوجوی معناست، تحقق بیمعنایی ممکن نیست و تفسیرپذیری، بقای اثر است. برای اثبات این ادعا میتوان به نظریههایی رجوع کرد که بیمعنایی را نفی معناداری نمیدانند. چالش اساسی نظریه سیستمی همین است که تجربهی بیمعنایی که همان نیستی است ممکن نیست.
similar resources
تفکر فلسفی در ایران معاصر
پرسش از تفکر فلسفی در ایران معاصر را باید پر اهمیت تلقی کرد از ذهن و روح ایرانی که در طول تاریخ مأنوس با اندیشه حکمی و فلسفی و منشأ پیدایش نظامهای بزرگ فلسفی بوده است انتظار میرود که در طول دوره تلاقی با عالم مدرن نیز از اندیشیدن باز نایستاده باشد. تحقیق در وضع تفکر فلسفی در ایران دوره جدید علاوه بر اهمیت فینفسه، ما را با فضاهای ذهنی که منشأ ماجراها و حوادث پدید آمده در لایههای بیرونیتر حی...
full textتأملی بر بازشناسی هنر آبستره
تمامی تاریخ هنر، تا اوایل سده بیستم میلادی، شاهد حضور پر قدرت نقاشی فیگوراتیو و تصویری بوده است. هنرهای غیر تصویری، بیشتر در زمینه هنریهای کاربردی و تزئینی ظهور یافته بود. در اوایل قرن بیستم، نقاش اروپایی از تصویر نمودنجهان محسوس و دنیای عینی روی برتافت و صحنه نقاشی خود را از اشیاء و عناصر قابل شناخت و شکل های شناخته شده در جهان مرئی و ملموس، خالی کرده و به بازتاب دنیای درون خود پرداخت. تغییر ج...
full textمبانی فلسفی هنر در آثار ابنسینا
یکی از مؤلفههای اصلی هنر، زیبایی است. به نظر ابنسینا زیبایی به معنای عام (محسوس و نامحسوس)، کمال اخیر یا داشتن همه اوصاف شایسته و بایسته است. به نظر او عناصر زیبایی محسوس، نظم، تقارن، حُسن تألیف، اعتدال، وحدت و اتّفاق در یک شیء است. منشاء نهایی زیبایی، جمیل مطلق است. لذت بخشی، ایجاد دوستی و عشق، اِعجاب و تحسینبرانگیزی از جمله آثار زیبایی بر روی نفس مُدرِکاند. زیبایی امری عینی و آفاقی است. هنر طب...
full textتبیین جایگاه هنر در رهیافت فلسفی- دینی
در این مقاله"هنر" با رهیافتی فلسفی و با تمرکز بر دیدگاه فیلسوفان معروف یونان باستان، که سهم عمده ای در تحلیل و تبیین آن داشته و در جهت گیری اندیشه آیندگان مؤثّر بوده اند و با نظر به نگرش فیلسوفان مسلمان، مورد کاوش قرار می گیرد و به روش توصیفی- تحلیلی، تلاش می گردد تلاقی نگرش فلسفی و دینی در مقوله هنر نشان داده شود. زیرا همانطور که بسیاری از اندیشه ورزی های هنری، در مسائلی همچون اخلاق و تربیت با ...
full textMy Resources
Journal title
volume 21 issue 2
pages 5- 14
publication date 2016-11-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023