بررسی ویژگی‌های نوشتار زنانه دردو رمان بامداد خمار و چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم

Authors

Abstract:

زنان تنها در شرایطی می‌توانستند آثار ادبی خود را منتشر کنند که جایگاه اجتماعی خاص خود را داشته باشند. برای دستیابی به این جایگاه، حرکتی پایه‌ریزی شد که در نهایت به جنبشی تحت عنوان فمینیسم منجر شد. از زمانی که زنان پا به عرصه اجتماع و فعالیت‌های ادبی گذاشتند، در بررسی آثار ادبی، پژوهش-هایی مبنی بر ویژگی‌های نوشتاری آنان شکل گرفت. در این پژوهش دو رمان برجستۀ معاصر (بامدادخمار از فتانه حاج‌سیدجوادی) و (چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم از زویا پیرزاد) با توجه و تأکید بر مؤلفه‌ها و ویژگی‌های نگارش زنانه، به روش تحلیلی– توصیفی بررسی شده است؛ با این هدف که بدانیم آیا این نویسندگان زن، در خلق اثر خود، تحت تأثیر گرایشات فمینیستی قرار گرفته‌اند یا خیر؟ در خلال بررسی آثار مورد مطالعه، این نتایج حاصل شد: رمان بامداد خمار اغلب ویژگی‌هایی را که برای فرم داستانی زنانه (زنانه‌نویسی) و نیز مضامینی که برای داستان‌های زنان برشمرده‌اند، در خود جای داده است. این اثر بر وجود نگرش مردسالارانه در جامعه تاکید دارد و ضمنا زنان را ناچار به تن دادن به آن به جهت داشتن آرامشی هرچند ظاهری، می‌داند. نویسندۀ رمان چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم آگاهانه اغلب ویژگی‌های نوشتار زنانه را برگزیده و به کار گرفته است. همچنین اثر نشان دهـندۀ دیدگاه فمینیستی نویسنده به جامعه و زنان است و علی‌رغم آن که نسبت به برخی مسائل اجتماعی و سیاسی بی‌اعتنایی نشان می‌دهد، معتقد به تغییر در زندگی زنان است. دیدگاه سیاسی نویسنده نسبت به فعالیت زنان آشکار است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

صدای سیاست‌گریز زنانه در رمان چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم.

این مقاله بر پایه این گمان اولیه شکل گرفته است که عناصر و نشانه‌هایی از گفت‌وگومندی در رمان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» بازتاب یافته است. نویسنده، رمان را در تقابلِ راویِ زنِ داستان با امر سیاسی سامان داده است. ظاهراً راوی داستان، سیاست را با مردانگی یکی می‌پندارد. کلاریس مادر خانواده و شخصیت اصلی داستان سعی می‌کند تا محیط معنوی خانواده را از امواج سیاست‌بازی‌های شوهرش دور نگه دارد. او با آن که تح...

full text

چندآوایی (پولیفونی) در رمان زنانه بررسی تطبیقی رمان «ذاکرة الجسد» و «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم»

رمان به عنوان نوع ادبی خاص دارای ویژگی‌های متعددی است و زنان با بهره‌گیری از این ویژگی‌ها کوشیده‌اند دنیای خویش را ترسیم کنند. نقد ادبی فمینیستی نیز برای بررسی آثار ادبی زنان از رویکردها و نظریات مختلف در نقد و تحلیل بهره برده که از آن جمله نظریة نقد رمان باختین «چندآوایی (پولیفونی)» است. با توجه به اینکه نظرات مختلفی دربارة امکان ظهور چندآوایی در رمان‌های زنانه مطرح است، لذا این جستار، دو رمان...

full text

تحلیل ساختار رمان چراغ ها را من خاموش میکنم، بر اساس کهن الگوی سفر قهرمان

  یکی از ماندگارترین کهن‌الگوهای موجود در ادبیات مکتوب و شفاهی، کهن‌الگوی سفر قهرمان است که جوزف کمبل مبتنی بر آرای یونگ درباره کهن‌الگوی قهرمان، آن را مطرح کرد. به عقیده کریستوفر وُگلر، بسیاری از فیلم‏ها و داستان‏های سراسر جهان نیز از این الگوی جهان‌شمول قصه‌ها و اسطوره‌ها برخوردار هستند؛ به عبارت دیگر، در برخی از داستان‌ها و فیلم‌ها و اسطوره‌ها و قصه‌ها عناصر ساختاری مشترکی یافت می‌شود و با ت...

full text

بررسی مؤلّفه‌های رمانتیستی رمان بامداد خمار

رمانتیسم نه فقط یک مکتب ادبی بلکه جنبش و نهضتی جهانی است که زمینه­‌های گوناگونی همچون: ادبیّات، فلسفه، علوم اجتماعی و سیاسی، معماری، موسیقی، نقاشی، سینما و جز آن را در برمی­‌گیرد. این مکتب از لحاظ تاریخی در اروپای قرن نوزدهم اوج گرفت، امّا به تدریج سراسر اروپا را در نوردید و حتی کشورهای غیر اروپایی را تحت­ تأثیر خود قرار داد. از جمله­‌ی این کشورها ایران بود؛ نخستین مؤلّفه­‌های این مکتب در شعر دورا...

full text

بررسی مبانی زیباشناسی در رمان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم»

مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است که به روش کتابخانه­ای و با تکیه بر ادبیات زنانه به منظور دست‌یابی به مبانی زیباشناسی در رمان چراغ‌ها را من خاموش می­کنم اثر زویا پیرزاد انجام شده است. در این مقاله ویژگی­های زبانی در سطوح مختلف (واژگان، جملات، گفتمان) و نیز ویژگی­های محتوایی که متناظر با مهم­ترین عناصر داستانی است، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بهره‌گیری از توصیفات دقیق و ظریف، دیدگاه زنانه، انت...

full text

تحلیل ساختار رمان چراغ ها را من خاموش میکنم، بر اساس کهن الگوی سفر قهرمان

یکی از ماندگارترین کهن الگوهای موجود در ادبیات مکتوب و شفاهی، کهن الگوی سفر قهرمان است که جوزف کمبل مبتنی بر آرای یونگ درباره کهن الگوی قهرمان، آن را مطرح کرد. به عقیده کریستوفر وُگلر، بسیاری از فیلم‏ها و داستان‏های سراسر جهان نیز از این الگوی جهان شمول قصه ها و اسطوره ها برخوردار هستند؛ به عبارت دیگر، در برخی از داستان ها و فیلم ها و اسطوره ها و قصه ها عناصر ساختاری مشترکی یافت می شود و با تحلی...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 4  issue شماره 3 (پیاپی 15)

pages  71- 94

publication date 2016-08-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023