بررسی مقایسه ای-تطبیقی معنای مرکز در آراء مکتب اصفهان و اندیشه هایدگر
Authors
Abstract:
چکیده به پیکره درآمدن مکان در جهان، وابسته به اندیشه و خیالی است که برپایه «سفر » در عوالم وجودی )جهان وجودی(، روی م یدهد. این سفر، ساختاری وجودی را در قالبِ مبداء/مسیر/مقصد، به دست می دهد که انسان م یتواند در «حَضر » برای انتظا مبخشی مکان به کار بندد. کاربستِ این ساختار وجودی، جهانی را در مکان، گشوده می دارد. این جهان به نوبه خود، فضاهایی را برای «رویداد زندگی »، مهیا می سازد. نوعی زندگی که آدمیان در آن، نسبتی با وجود یافته و آن را تجربه م یکنند. در چنین حالتی می توان اذعان داشت که مکان به مثابه مرکز یا مرکز به مثابه یک مکان، برفلسفه حیات استوار شده است. مکتب اصفهان و هایدگر، هریک از راهی جداگانه، برپایه «وجود و موجود »، آرایی بنیادین به دست داد هاند که خود به ساختارهای معنابخش در حوزه های «جهان « ،» مکان » و «زندگی » و از آن مسیر به معنای مرکز راه می برند. این مقاله در قلمرو این دو طیف از آراء، در پی بازخوانی بنیادها و ساختارها در جهت دستیابی به معنای مرکز است. چنین امری، پژوهش را در حوزه روش شناسی، متکی بر حوزه تفسیری با رویکرد تطبیقی م یکند. هر چند بنیادها و ساختارها، خود ریشه در حوزه استدلال منطقی دارند. موضوعی که در این مقاله به آن پرداخته می شود، بررسی تطبیقی بنیادها در آراء هستی شناسانه این دو طیف بوده که بدواً معنای لازم را به جهان وانسان یا عالم و آدم، می بخشد. سپس این مقولات، بازخوانی معنای مرکز را در حوزه های سه گانه جهان، مکان و زندگی در ارتباط و پیوندی معنادار با هم به دست م یدهند. یافته های این پژوهش به عنوان پیش فهم، می تواند زمینه فهمِ دگرگونی در ساختارهای تاریخی معنابخش مرکز را در نسبت با دوران معاصر نیز میسر سازد. وجهی که معطوف به دگرگون شدنِ فلسفه مکان از حوزه هستی شناسانه به حوزه زیست شناسانه بوده است.
similar resources
بررسی نسبت امر والای پست مدرن در اندیشه لیوتار با مفهوم رخداد در آراء هایدگر
اکثر محققان حوزه آثار لیوتار رویکرد وی به امر والا را صرفا در حوزه تحریرات وی در خصوص امر والای مدرن و برپایه تاثیرپذیری آن از والای کانتی جستجو میکنند. این نوشتار درصدد آن است که بر پایه نوشتارهای پراکنده لیوتار در مورد آنچه که در برابر والای مدرن قرار میگیرد و آن را والای پس تمدرن مینامیم، به بررسی ابعاد آن بر اساس مفهوم رخداد بپردازد. به نظر نگارنده آنچه میتوان در اندیشه لیوتار والای پست...
full textبررسی و تحلیل تطبیقی مرگ و رابطه آن با معنای زندگی از دیدگاه مولوی و هایدگر
مرگ از دیدگاه مولوی، به معنی «قطع و پایان زندگی» نیست، بلکه «تولّد» و «آغاز زندگی جاودانه» دیگری است. در اندیشه مولوی، «مواجهه مرگ با انسان»، «متناسب با شیوه زندگی» و «رویارویی و مواجهه انسان با مرگ» نیز «متناسب با شیوه زندگی» اوست. دیدگاههای مولوی در این زمینه، در چارچوب «نظریه فراطبیعت گرایان» قرار میگیرد؛ زیرا وی، عامل اصلی معناداری زندگی را عشق به خداوند و سیر و حرکت به سوی او و مرگ ...
full textمرگاندیشی و معنای زندگی در هایدگر
مرگاندیشی در نگاه هایدگر و تأثیر آن بر معنای زندگی ناشی از رابطۀ انسان با هستی و هستی معطوف به مرگ اوست. هایدگر مرگاندیشی را مختص دازاین اصیل دانسته و زندگی اصیل را معنادار میداند. او اندیشۀ مرگ را نیرویی برای گسست از پوچی روزمرگی و معناداری زندگی بهشمار میآورد. در مواجهۀ با نیستی و تکاپو در میدان مرگآگاهی دازاین قادر به کسب بصیرت نسبت به واقعیت جهان، آزادی و اصالت بخشیدن به زندگی خود و ب...
full textمقایسه تطبیقی آراء و اندیشه های سید قطب و امام خمینی (ره) پیرامون حکومت اسلامی
وقوع جنبش و خیزش اسلامی در چند سال اخیر در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بار دیگر موضوع لزوم و شرایط تشکیل حکومت در کشورهای اسلامی را احیا کرد و فرصتی را فراهم ساخت تا نظرات اندیشمندان و متفکران جهان اسلام در مورد تشکیل حکومت براساس آموزههای اسلامی مورد مداقه مجدد قرار گیرد. اگرچه تجربه جمهوری اسلامی ایران در میان متفکران و نظریه پردازان جهان اسلام در سالهای اول پس از انقلاب به شدت مورد ت...
full textMy Resources
Journal title
volume 14 issue 48
pages 17- 30
publication date 2017-05-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023