بررسی معرفت‌شناختی و روش‌شناختی حساب احتمال در اقتصاد اسلامی بر اساس حکمت متعالیه

Authors

Abstract:

علم اقتصاد معاصر میان احتمال عینی و معرفت‌‌شناختی فرق گذاشته و از احتمال عینی در نظریه‌های اقتصادی استفادۀ فراوانی کرده است. اما در پی نقدهای ذهن‌گرایان بر احتمال عینی، جهت‌گیری استفاده از حساب احتمال در اقتصاد به‌سمت بیزگرایی و احتمال معرفت‌شناختی میل کرد. در این مقاله، با بررسی جایگاه حساب احتمال در بخش‌های مختلف علم اقتصاد، پیشنهاد می‌شود دانش اقتصاد اسلامی برای تبیین مبانی نظریه‌های اقتصادی از آرای حکمای اسلامی در این زمینه استفاده کند. حکمت متعالیه، احتمال عینی را نوعی از احتمال روان‌شناختی و تنها یقین و جزم منطقی را معتبر می‌داند. لذا احتمال همان توقع ذهنی است که هر چه قانون‌مند باشد، از احتمال روان‌شناختی خارج نمی‌شود. بر اساس نظریۀ اعتباریات علامه طباطبایی (ره)، احتمال روان‌شناختی با مراتب مختلف آن، موضوع احکام عقل عملی است و در برخی موارد در نبود علم منطقی، می‌توان از آن پیروی کرد. استفاده از این آرا، موجب تغییراتی در روش‌شناسی و معرفت‌شناسی اقتصاد اسلامی می‌شود. روش‌شناسی اقتصاد اسلامی از حساب احتمال به‌عنوان روش تأیید نظریات اقتصادی (در صورت نبود علم) استفاده می‌کند. همچنین جایی که خود رفتار انسان، بر اساس احتمال باشد، می‌توان از حساب احتمال بهره برد. در مواردی هم که نمی‌توان به علم رسید، می‌توان از حساب احتمال برای پیش‌بینی احتمالی استفاده کرد. توجه به امور مذکور، این فایده را برای دانش اقتصاد اسلامی دارد که دچار نابسامانی معرفت‌شناختی و روش‌شناختی نخواهد شد. شهید صدر (ره) تفسیری بر اساس علم اجمالی از حساب احتمال ارائه داده که در آن احتمال به حد علم منطقی نمی‌رسد و از کاشفیت بی‌بهره است. نظریۀ ایشان را می‌توان با انجام دادن برخی اصلاحات، ذیل احکام عقل عملی معتبر شمرد. روش این مقاله در جمع‌آوری، اطلاعات کتابخانه‌ای و در تحلیل اطلاعات، تحلیلی - انتقادی و در ارائۀ روش اقتصاد اسلامی، اکتشافی است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی ایران

چکیده مقالۀ حاضر به بررسی ظرفیت‌‌های عملی حکمت متعالیه در مقایسه با انقلاب اسلامی ایران می‎پردازد. پرسش این است که پشتوانۀ فلسفی و خردورزانۀ انقلاب اسلامی ایران چیست؟ آیا می‎توان گفت انقلابی چنین بزرگ، فاقد پشتوانۀ فلسفی و خردورزانه است؟ نگارنده با بررسی دیدگاه موافقان و منتقدان، بر ظرفیت حرکت‎آفرین حکمت متعالیه در انقلاب اسلامی تأکید کرده و بر این نظر است که این حکمت هم در پیدایش انقلاب اسلامی...

full text

نظریه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بر مبنای حکمت متعالیه (نظریه حکمت متعالیه تعلیم و تربیت)؛ مفهوم‌شناسی و روش‌شناسی

هدف از مقاله پیش رو پاسخ‏گویی به دو پرسش بنیادین درباره نظریه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بر مبنای حکمت متعالیه است. پرسش نخست جنبه مفهوم‌شناختی و پرسش دوم جنبه روش‌شناختی دارد. پیش از تبیین مفهوم‌شناختی این دانش فلسفی اسلامی، نُه گام مقدماتی به ترتیب بیان شده است؛ از سوی دیگر به لحاظ نوشتن عنصر روش در تعریف دانش نام برده، دو روش عمده تحقیقاتی این دانش، یعنی «روش استطباقی» و «روش استنتاجی» همراه ...

full text

تبیین معاد جسمانی بر اساس مبانی هستی شناختی حکمت متعالیه

ملاصدرا بخش مهمی از مبانی فلسفی خویش را صرف تمهید مقدمات اثبات معاد جسمانی می نماید. وی با تجزیه این مقوله به دو مساله عینیت بدن دنیوی و اخروی و همچنین وجود تعارضات گزاره های آن, به ارائه تبیین درخور در باب حشر جسمانی می پردازد. عمده مبانی صدرا در این مقوله به دو حوزه وجودی و معرفتی بازگشت می کند. وی در حوزه وجودی بر اساس لحاظ وحدت و فردیت خارجی موجودات, هویت اصالی هر موجود را حقیقت تشکی...

full text

نقد نظریۀ «اصالت فرهنگ بر اساس آموزه‌های فلسفی حکمت متعالیه»

دربارة مسئلۀ «عاملیت- ساختار»، سه دیدگاه کلی وجود دارد: برخی جانب عاملیت را گرفته‌اند؛ برخی جانب ساختار را؛ و برخی دیگر سعی کرده‌اند نظریاتی میانی ارائه کنند. نظریۀ «اصالت جامعه»، که از سوی برخی متفکران مسلمان ارائه شده، راه‌کاری است میانی برای جمع میان عاملیت و ساختار. این نظریه دارای دو صورت‌بندی است. صورت‌بندی اولیۀ آن توسط علّامه طباطبائی و شهید مطهّری مطرح شده است که در تأیید مدعای خود، صرفاً...

full text

حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی ایران

چکیده مقالۀ حاضر به بررسی ظرفیت های عملی حکمت متعالیه در مقایسه با انقلاب اسلامی ایران می‎پردازد. پرسش این است که پشتوانۀ فلسفی و خردورزانۀ انقلاب اسلامی ایران چیست؟ آیا می‎توان گفت انقلابی چنین بزرگ، فاقد پشتوانۀ فلسفی و خردورزانه است؟ نگارنده با بررسی دیدگاه موافقان و منتقدان، بر ظرفیت حرکت‎آفرین حکمت متعالیه در انقلاب اسلامی تأکید کرده و بر این نظر است که این حکمت هم در پیدایش انقلاب اسلامی ...

full text

حکمت متعالیه و تدوین فلسفه سیاسی اسلامی

فلسفه سیاسی به عنوان دانشی مشتمل بر سه ضلع اصلی (تحلیلی، توصیفی و تجویزی) مجال آن را دارد که در چارچوب مبانی و ارزش ها و انسان شناسی اسلامی تدوین یابد و مقوله ای به نام «فلسفه سیاسی اسلامی» امکان ظهور دارد. حکمت متعالیه که مرحله تکامل یافته سنت فلسفة اسلامی است و از زمان صدر المتألهین شیرازی تا زمان حاضر، امتداد دارد، به طور منقح، مشتمل بر عناصر محتوایی یک فلسفه سیاسی جامع نیست؛ هر چند می تواند...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 14  issue 3

pages  487- 515

publication date 2017-09-23

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023