بررسی مؤلفهها و ابعادِ شناختیِ «راوی همهچیزدان» در ادبیات داستانی
Authors
Abstract:
راوی (قصهگو) در ادبیات داستانی کسی است که داستان را نقل میکند و این بدان معناست که کلیۀ حوادثی که در داستان نقل میشود به نوعی به راوی مربوط است؛ به طوری که تمام اجزای تشکیلدهندۀ ساختوساز یک داستان به طور غیرمستقیم تحت تأثیر راوی است. راوی در عناصری مثل زمان، توصیف، معرفی شخصیتها، و پیشبرد حوادث پیرنگ نقش مهمی ایفا میکند و بهصراحت میتوان ادعا کرد که بدون راوی هیچ روایتی وجود نخواهد داشت. راوی در ادبیات داستانی از لحاظ جایگاه در داستان و ویژگیهای شخصیتی و خصوصیات فردی به انواع متفاوتی از قبیلِ «همهچیزدان»، «مداخلهگر»، «اغفالگر»، «قابل اعتماد»، و «غیرقابل اعتماد» تقسیم میشود و هریک از این انواع نشانهها و ابعادی دارد که میتوان از طریق این نشانهها به شناخت راوی دست یافت. از نشانههای راوی «همهچیزدان» میتوان به «توصیف مکان»، «شناسایی شخصیتها»، «خلاصههای زمانی»، و «اظهارات شخصی» اشاره کرد. این پژوهش به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای به بررسی مؤلفهها و ابعاد شناختی راوی «همهچیزدان» در ادبیات داستانی میپردازد. نتایج پژوهش نشان میدهد که هر راویِ «همهچیزدان» یک راوی «مداخلهگر» است، ولی هر راوی «مداخلهگر» یک راوی «همهچیزدان» نیست. از طرف دیگر، نمیتوان حکم کرد که راوی سوم شخص (دانای کل) همیشه یک راویِ «همهچیزدان» است و گاه دیده میشود که راوی سوم شخص (دانای کل) «همهچیزدان» نیست.
similar resources
بررسی مؤلفه ها و ابعاد شناختیِ «راوی همه چیزدان» در ادبیات داستانی
راوی (قصه گو) در ادبیات داستانی کسی است که داستان را نقل می کند و این بدان معناست که کلیۀ حوادثی که در داستان نقل می شود به نوعی به راوی مربوط است؛ به طوری که تمام اجزای تشکیل دهندۀ ساخت وساز یک داستان به طور غیرمستقیم تحت تأثیر راوی است. راوی در عناصری مثل زمان، توصیف، معرفی شخصیت ها، و پیش برد حوادث پیرنگ نقش مهمی ایفا می کند و به صراحت می توان ادعا کرد که بدون راوی هیچ روایتی وجود نخواهد داش...
full textچندگونگی سازه های فاصله ای راوی از روایت در ادبیات داستانی (با تکیه بر نظریۀ شلومیث ریمون کنان)
چکیده راوی در یک متن (داستانی یا غیرداستانی) ممکن است از رویدادهای روایت شده، شخصیتهای ارائه شده و روایتشنو، کموبیش فاصله داشته باشد. اگرچه انتظار ما از ادبیات داستانی این است که گونۀ روایت آن از نوع متعاقب (روایت رخدادها بعد از حدوث) باشد، اما تفحص در سازههای روایتی برخی داستانها با تکیه بر نظریۀ فواصل روایی شلومیث ریمون کنان نشان میدهد که همیشه این گونه نیست. در رمان آرزوهای بزرگ...
full textسیر ادبیات داستانی در ایلام
ادبیات داستانی که در معنای امروزی آن بیشتر ناظر به داستان کوتاه، داستان بلند و رمان است، در ایلام پیشینة اندکی دارد و شروع آن به داستانهای کوتاه و پراکندة کلانتر محمدی باز میگردد. پس از وی، خداداد ابراهیمی با نگارش داستانهای کوتاه بهطور جدی وارد این حوزه شد و در سال 1378 «عاطفه در غبار» را به عنوان اولین کتاب چاپشده در حوزۀ ادبیات داستانی ایلام، منتشر کرد. پس از آن، آثار دیگری در این حوزه،...
full textرویین تنی و نامیرایی در ادبیات داستانی
اقوامی که قرن ها در ناحیه ای زیسته اند، همواره شاهد وقوع رخدادهای گوارا و ناگوار، دشوار و سهل بوده اند. پیروزی ها داشته اند و فتح ها، شکست ها و هزیمت ها، جهان گشایی و پهلوانی ها. راندن مهاجمان و پذیرا شدن آنان. گذشتگان رفتند و بستری از خاطرات حماسی برای آیندگان فراهم آوردند، خاطراتی که استواری مبانی ملیت آنان است، و از همین خاطرات است که ا سطوره ها، افسانه ها، داستان ها و قصه ها پدید أمدند....
full textگوتیک در ادبیات داستانی
واژة «گوتیک» صفتی است که به شکل ضمنی به انتساب یا تعلق چیزی به قوم «گوت» اشاره می کند. همچنین گوتیک نام یک ژانر ادبی است که در دهة 1760 تا 1820 به وجود آمد و هنوز هم به اشکال گوناگون دیده می شود. محیط های این ژانر معمولاً قصرهای دربسته، ویرانه ها و زمین های متروک هستند. ادبیات گوتیک را باید شاخه ای از مکتب رمانتیسم یا پیش رمانتیسم به شمار آورد. داستان های گوتیک بیشتر حکایت های تیره و تاری از مع...
full textMy Resources
Journal title
volume 4 issue 4
pages 117- 142
publication date 2015-02-20
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023