اقبال و ادبار فیلسوفان غربی نسبت به نظریه غایتانگاری
Authors: not saved
Abstract:
عین الله خادمی[1] چکیده اصل علت غائی – علیرغم این که در فلسفه اسلامی همچون خود اصل علیت از مسلّمات است– در میان فلاسفه غربی دغدغهآفرین شده است. در شماره قبل با نظرات ارسطو، توماس آکوئینی، بیکن و دکارت درباره علت غایی آشنا شدیم و در این قسمت به دیدگاههای اسپینوزا، لایبنیتس، کانت و ژیلسون دراینباره میپردازیم. اسپینوزا به شدت به نظریه غایتانگاری حمله کرده و دلایلی برای ابطال آن ذکر کرده است. در مجموع بعد از رنسانس قاطبه فیلسوفان و دانشمندان تعلیل مکانیستی (ماشینوارگی) را بر تعلیل بر مبنای غایت شناسی ترجیح دادند، اما لایب نیتس از نظریه غایت انگاری در دو عرصه فیزیک و متافیزیک به صورت جانانه دفاع کرد و کانت تفسیر ارسطویی این نظریه را در تاریک خانه تاریخ محبوس و خود تفسیر جدیدی از آن ارائه داد و از تفسیر خود دفاع نمود. اتین ژیلسون از حضور شاداب این نظریه در عرصه متافیزیک ـ نه علوم تجربی ـ دفاع مینماید و آن را به عنوان یکی از بنیادهای مسیحیت معرفی میکند. *** [1]. دانشیار دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی
similar resources
اقبال و ادبار فیلسوفان غربی نسبت به نظریه غایت انگاری
عین الله خادمی[1] چکیده اصل علت غائی – علی رغم این که در فلسفه اسلامی همچون خود اصل علیت از مسلّمات است– در میان فلاسفه غربی دغدغه آفرین شده است. در شماره قبل با نظرات ارسطو، توماس آکوئینی، بیکن و دکارت درباره علت غایی آشنا شدیم و در این قسمت به دیدگاه های اسپینوزا، لایب نیتس، کانت و ژیلسون دراین باره می پردازیم. اسپینوزا به شدت به نظریه غایت انگاری حمله کرده و دلایلی برای ابطال آن ذکر کر...
full textMy Resources
Journal title
volume 2 issue 2
pages 67- 90
publication date 2012-04-01
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023