افلاطون، اینهمانی و فضیلت
Authors
Abstract:
که فاقد بعد و بار معرفتی و وجودی است؛ لذا با توجه به این اصل هیچ چیز نمیتواند چیز دیگری باشد. در تفکر یونان این همانی خصیصهای انگاشته میشد که به کمک آن وجود ادراک میگردد. در تفکر افلاطون که تلاش دارد جامعهای جدید مبتنی بر تفکر فلسفی بنیان نهد و چنین تفکر عقلانی را فضیلتی انگارد که همّ آن وصول و حصول ایدۀ خیر است، اینهمانی از جایگاه مهمی برخوردار است. لذا امکان حمل در گزارۀ سقراطیِ « فضیلت شناسایی است» تنها در صورتی مقدور است (چیزی چون فضیلت، چیز دیگری چون شناسایی باشد) که اینهمانی نه بهعنوان با خود همان بودن هر چیز، بلکه بهعنوان خاصیتی لحاظ گردد که ذات و ماهیت موجودات را تشکیل دهد. لذا افلاطون باید میان همانی(sameness) و اینهمانی(identity) تمایز قائل شود؛ تمایزی که نادیده انگاشتن آن باعث سوءفهم مهمترین آموزۀ افلاطون یعنی ایدهها و نسبت آنها به یکدیگر (و نسبت به مصادیق خود) میشود. تلاش میشود نشان داده شود: الف) این گزاره که فضیلت شناسایی است، چه ربط و نسبتی با اینهمانی دارد؛ ب) اینهمانی نزد افلاطون چگونه مفهومی است
similar resources
نسبت فضیلت با سعادت در نظام اخلاقی افلاطون
مکاتب اخلاقی کلاسیک، به ویژه نظام اخلاقی افلاطون، با مشخصة «سعادتگرایی» شناخته میشوند. آموزة بنیادین «سعادتگرایی» این است که مطلوب نهایی انسان، نیل به سعادت است و همة فعالیتهای آدمی در پرتو این هدف والا، ارج وقرب پیدا میکنند. معمولاً گفته میشود که فضیلت اخلاقی، راه رسیدن به سعادت را هموار میکند؛ اما نسبت میان این دو نیازمند بررسی دقیقتری است. در این مقاله، دو مدل برای ترسیم نسبت فضیلت و...
full textفضیلت از دیدگاه افلاطون و سوفسطائیان
چیستی فضیلت و چگونگی کسب آن از مباحث بنیادین اندیشه افلاطون است. وی هرچند به آموختنی بودن فضیلت قائل است با این همه در مقابل سوفسطائیان که خود را حکیم ونیز آموزگار یونانیان و آموزگار فضیلت می دانستند از آموختنی نبودن فضیلت و نیز یگانگی آن در مقابل چندگانگی فضیلت نزد سوفسطائیان سخن می گوید. افلاطون در گفتگوی جمهوری از چهار فضیلت اصلی دانایی ، شجاعت ، اعتدال ( خویشتن داری ) و عدالت نام می برد و ...
15 صفحه اولمسئله یگانگی فضیلت در فلسفه افلاطون
سقراط ادعا می کند که فضیلت ها یکی هستند و این یگانگی در نظرش نشان آن است که فضیلت معرفت است. افلاطون نیز تحت تأثیر استاد خود به یگانگی فضیلت باور داشت، اما منظور او از اینکه «فضیلت یکی است» در نگاه نخست خالی از ابهام نیست. ایــن مـوضوع در گفتــگوهای لاخــس و پــروتاگــوراس مطــرح شده است. فضیلت هایی که در این دو گفتگو مطرح شده عبارت اند: از: دینداری، شجاعت، اعتدال، عدالت و دانایی. وی آشکارا بر ...
full textبررسی تطبیقی نفسشناسی افلاطون و ارسطو در سعادت و فضیلت اخلاقی
سعادت انسانی از مسائل مهمی است که در همه اعصار متفکران اسلامی و غیراسلامی به بحث و گفتوگو درباره آن پرداختهاند و غایت نهایی بشر به حساب میآید. در این مقاله به بررسی این موضوع از دیدگاه دو متفکر برجسته یونانی، افلاطون و ارسطو میپردازیم و نشان میدهیم که انسان برای رسیدن به سعادت نیازمند آن است که عوامل آن، یعنی رسیدن به خیر اعلی، فضیلت، سیر و سلوک و اشراق، را بشناسد و با نگاه دقیق به مسائل، ...
full textنسبت فضیلت با سعادت در نظام اخلاقی افلاطون
مکاتب اخلاقی کلاسیک، به ویژه نظام اخلاقی افلاطون، با مشخصة «سعادت گرایی» شناخته می شوند. آموزة بنیادین «سعادت گرایی» این است که مطلوب نهایی انسان، نیل به سعادت است و همة فعالیت های آدمی در پرتو این هدف والا، ارج وقرب پیدا می کنند. معمولاً گفته می شود که فضیلت اخلاقی، راه رسیدن به سعادت را هموار می کند؛ اما نسبت میان این دو نیازمند بررسی دقیق تری است. در این مقاله، دو مدل برای ترسیم نسبت فضیلت و...
full textMy Resources
Journal title
volume 8 issue 21
pages 37- 54
publication date 2016-03-20
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023