استعارۀ ادبی و استعارۀ مفهومی

Authors

  • علی اصغر حمیدفر دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
  • محمد حسن حسن زاده نیری دانشیار دانشگاه علامه طباطبائی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ ادبیات و زبان‌های خارجی، تهران، ایران
Abstract:

از زمانی که جرج لیکاف و مارک جانسون در کتاب استعاره‌هایی که با آنها زندگی می‌کنیم (1980م.)بحث استعارۀ مفهومی را مطرح کرده‌اند، نزدیک به چهار دهه می‌گذرد که در این سال‌های نسبتاً طولانی، نظریۀ آنان طرفداران بسیاری یافته‌است و در بررسی‌های زبانی و پژوهش‌های ادبی فارسی نیز نگاه به اندیشۀ این دو زبان‌شناس آمریکایی، جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده‌است. در این مقاله، ابتدا اشاره‌ای به این نکته می‌شود که این دو صاحب‌نظر، درواقع مبدع و بنیان‌گذار استعارۀ مفهومی نبوده‌اند و همان‌طور که ریچاردز گفته است، سابقۀ این گونه از استعاره به زمانی بسیار دورتر بازمی‌گردد؛ سپس، به مدد دیدگاه‌های صاحب‌نظران اسلامی و غربیِ بلاغت و تعاریفی که از استعارۀ ادبی و استعارۀ مفهومی به دست داده‌اند، به تفاوت‌های این دو نوع از استعاره پرداخته می‌شود تا بر این نکته تأکید شود که هر یک از این دو تعریف از استعاره باید در جای خود پذیرفته شوند و نمی‌توان با پذیرش یکی، دیگری را نادیده گرفت. یکی دانستن این دو مقوله، ارزش ذاتی و استقلال هر دو را مختل می‌کند و حتی ممکن است ذهن را به انتخابِ یکی و نادیده گرفتن دیگری واردار کند؛ همچنان‌که این اتفاق کمابیش رخ داده است، یا دست‌کم کسانی به دنبال رقم‌زدن چنین اتفاقی بوده‌اند. از یک‌سو، اصرار جرج لیکاف در مقالۀ «نظریۀ معاصر استعاره» (1993م.) برای نادرست دانستنِ تعریف‌های سنتی استعاره و از سوی دیگر، اقبال شیفته‌واری که طی سالیان اخیر به استعارۀ مفهومی شده‌است، از علل شکل‌گیری این مقاله بوده‌اند. با این ‌حال، در این نوشته، با دیدۀ انکار به هیچ‌ یک از دو مقوله نگاه نکرده‌ایم و برای تثبیت جایگاه هر دو مفهوم تلاش شده‌است. بنابراین، دستاوردهای استعارۀ مفهومی، هم در زبان و هم در ادبیات تبیین شده و این نتیجه حاصل شده‌است که این گونۀ نوظهور، بدون آنکه عرصه را بر استعارۀ ادبی تنگ کند، می‌تواند در پژوهش‌های زبانی و ادبی، ابزار بسیار مناسبی باشد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نقش موضوع در کاربرد استعارۀ مفهومی

استعاره که به الگوبرداری میان‌حوزه‌ای یا به‌هر نوع فهم و بیان یک حوزۀ انتزاعی در قالب یک حوزۀ ملموس‌تر اطلاق می‌شود، یکی از مهم‌ترین موضوعات مطرح در حوزۀ شناختی است و از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. پژوهشگران بسیاری بر این موضوع که استعاره، جزئی جدایی‌ناپذیر و عجین‌شده با زبان ماست صحه نهاده‌اند. اما در بررسی‌های ابتدایی صورت‌گرفته پیش از انجام پژوهش به نظر می‌رسید، بسامد و نیز شیوۀ کاربرد استع...

full text

بررسی و ارزیابی نظریۀ استعارۀ مفهومی

استعاره در باور شناخت‌گرایانی مانند لیکاف و جانسون برخلاف نظریه‌های سنتی استعاره، محدود به لفظ و زبان نیست. در این دیدگاه، استعاره موضوعی مفهومی است که در سطح اندیشه و ذهن بشر ایجاد می‌شود؛ بنابراین استعاره، برخلاف تعاریف سنتی، خاص شعر و ادبیات و تخیل ادبی نیست؛ بلکه نظام مفهومی ما را از انتزاعی‌ترین تا ملموس‌ترین و جزئی‌ترین امور در بر گرفته و در تعریف واقعیت‌های زندگی نقشی اصلی را عهده‌دار اس...

full text

استعارۀ مفهومی در قطعه‌ای به زبان ختنی

از دستاوردهای زبان‌شناسیِ شناختی کشف این حقیقت است که زبان‌ها اغلب برای ملموس کردن برخی مفاهیم انتزاعی از استعاره‌های مفهومی بهره می‌برند. استعاره‌های مفهومی به توضیح حوزة مقصد که حوزه‌ای انتزاعی است از طریق حوزة مبدأ که حوزه‌ای ملموس است می‌پردازند. یعنی از طریق مقایسة حوزة انتزاعی مورد نظر با حوزه‌ای ملموس درک آن را برای شنوندگان راحت‌تر می‌کنند. در این پژوهش به تحلیل استعاره‌های مفهومی موجود ...

full text

کاربرد استعارۀ مفهومی در قصاید ناصرخسرو

ناصر خسرو قبادیانی، شاعر اسماعیلی مذهب قرن پنجم (394-481هـ ق) است که در سراسر دیوانش می‌کوشد تا آرمان‌ها و عقاید خود را در قالب قصیده به سمع و نظر مخاطب برساند. در مقالۀ حاضر تلاش شده است تا بر اساس نظریۀ استعارۀ مفهومی قصاید وی را تحلیل شود. برای پیشبرد کار چهار مقولۀ خرد، تأویل، سخن و بدن انتخاب شد و حوزه‌های مبدأ در آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. چینش حوزه‌های مفهومی مبدأ و مشاهدۀ آن‌ها در کنار...

full text

استعارۀ مفهومی"شادی" در دیوان شمس

این پژوهش به بررسی استعاره‌هایی می‎پردازد که با محوریت احساس شادی در دیوان شمس به‌ کار رفته‌اند. بنیان نظری پژوهش، نظریة استعاره‌های مفهومی است که استعاره را از حد ابزاری صرفاً زیباشناسانه به رویکردی برای شناخت و اندیشیدن اعتلا بخشیده است. مولانا در دیوان شمس برای تبیین بسیاری از ویژگی‌های شادی، از حوزه‌های «اشیا»، «جانور»، «خوراک»، «گیاه» و «بازار» مدد جسته و توانسته این مفهوم انتز...

full text

استعارۀ مفهومی "غم" در اشعار فخرالدین عراقی

این پژوهش به بررسی استعاره‌هایی می‎پردازد که با محوریت احساس غم در دیوان اشعار عراقی به‌کار رفته‌اند. بنیان نظری پژوهش، نظریه استعاره‌های مفهومی است که استعاره را از حد ابزاری صرفاً زیباشناسانه به رویکردی برای شناخت و اندیشیدن اعتلا بخشیده است. فخرالدین عراقی در دیوان اشعارش برای تبیین بسیاری از ویژگی‌های غم از حوزه‌های «اشیا»، «خوراک»، «انسان»، «گیاه» و «بیماری و سلامت» مدد جسته و توانسته این م...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 9  issue 3

pages  1- 24

publication date 2020-11-05

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023