ارزیابی بنیانهای معرفتشناختی نسبیت فرهنگی با تکیه بر نظریه فطرت
Authors
Abstract:
نسبیت فرهنگی یکی از رایج ترین لوازم نسبیت گروی در معرفت شناسی شمرده میشود. بر اساس نسبیت فرهنگی، ارزش یک عنصر فرهنگی تنها در زمینه فرهنگی خاص قابل درک است. سه تقریر عمده از نسبیت وجود دارد: نسبیت مفهومی، نسبیت اعتقادی و نسبیت ارزشی- هنجاری. با تکیه بر معرفت شناسی و انسان شناسی فطری میتوان به ارزیابی تقریرات نسبیت پرداخت. تقریرات نسبیت از مبانی نادرست معرفت شناختی در باب صدق نظیر شکاکیت یا انسجام و... تغذیه میشوند و به خطای روش شناختی مبنی بر خَلط نگاه توصیفی جامعهشناختی با نگاه تحلیلی فلسفی دچارند. با تکیه بر فطرت هم میتوان از نوعی مبناگروی معرفتی مبتنی بر بدیهیات در حوزه معرفت دفاع کرد که تئوری مطابقت را ملاک صدق میداند و از نوعی واقع گرایی حمایت میکند و هم میتوان از نوعی مبناگروی اخلاقی مبتنی بر بدیهیات در حوزه اخلاق دفاع نمود که به شیوه معقولی مشترکات معرفتی- اخلاقی جوامع و فرهنگ های گوناگون را توجیه و تبیین میکند. تداوم تاریخی و گسترش جغرافیایی عناصر جهان شمول فرهنگی چون حقیقت، معنویت، عدالت و آزادی فارغ از اشکال گوناگونش با محوریت فطرت انسانی، زمینه وفاق و همبستگی جوامع بشری را میسّر ساخته، نسبیت فرهنگی را به چالش میکشد.
similar resources
چالشهای برگردان عناصر فرهنگی نمایشنامه با تکیه بر نظریه نیومارک
«شهرزاد» اثر ماندگار پدر نمایشنامهنویسی عربی؛ توفیق الحکیم با استناد به داستان هزارویک شب در جامهای فلسفی ابداع شده و نه تنها در بُعد اندیشگانی، بلکه از نظر ادبی نیز حائز اهمیت است. همواره مقولههایی وجود دارند که به دلیل تعلق به فرهنگ مبدأ به راحتی قابل انتقال به متن مقصد نیستند. انتقال این مقولهها که به نام مقولههای فرهنگمحور شناخته میشوند با دشواری زیادی روبهرو است. پیونده...
full textبررسی فطرت با تکیه بر تفسیر المیزان
شناخت انسان یکی از محورهای اساسی معارف بشری است . اندیشمندان بسیاری از روزگار کهن در خصوص نوع ساختار انسان به بحث و کاوش پرداخته و هر یک کوشیده اند تا با پاسخ به پرسش های اساسی در این عرصه، از اضطراب ها و احساس رنج درونی بشر بکاهند. پرسش هایی مانند اینکه: آیا آدمی ساختاری صرفاً مادی دارد؟ آیا موجودی دو سرشتی است که علاوه بر بعد جسمانی ، دارای بن مایه های وجودی درونی( امورفطری) نیز می باشد که از ...
full textفرهنگ اسلامی در تقابل با نسبیت فرهنگی
نسبیت فرهنگی به معنای ارزشمند بودن همه فرهنگها و اعتقاد به این که فرهنگها قیاس ناپذیرند؛ زیرا شرایطی که فرهنگها در قالب آنها شکل میگیرند متفاوت هستند؛ پس فرهنگ هیچ ملتی با فرهنگ دیگر ملل قابل قیاس نیست. نقطه مقابل نسبیت فرهنگی، قوم مداری است که اعتقاد به برتری فرهنگ خود بر دیگر فرهنگها دارد.موضوع این مقاله، تبیین نظری و راستیآزمایی نسبیت فرهنگی از منظر گزارههای دین مبین اسلام است.سوال اص...
full textفرهنگ اسلامی در تقابل با نسبیت فرهنگی
نسبیت فرهنگی به معنای ارزشمند بودن همه فرهنگها و اعتقاد به این که فرهنگها قیاس ناپذیرند؛ زیرا شرایطی که فرهنگها در قالب آنها شکل میگیرند متفاوت هستند؛ پس فرهنگ هیچ ملتی با فرهنگ دیگر ملل قابل قیاس نیست. نقطه مقابل نسبیت فرهنگی، قوم مداری است که اعتقاد به برتری فرهنگ خود بر دیگر فرهنگها دارد.موضوع این مقاله، تبیین نظری و راستیآزمایی نسبیت فرهنگی از منظر گزارههای دین مبین اسلام است.سوال اص...
full textنسبیت فرهنگی و نقد آن با تأکید بر آموزههای قرآنی
یکی از جنبههای مهم و عام در دوران پست مدرنیسم نگاه نسبیگرایانه به هر چیز از جمله فرهنگ است. از این رو بررسی مفهوم فرهنگ و سرنوشت تاریخی و عقاید و نظریات پیرامون آن هماره از دل مشغولیهای اصلی اندیشمندان جامعهشناسی بوده است. نسبیگرایی فرهنگی به معنای ارزشمند بودن همه فرهنگ ها و قوم مداری به معنای برتر دانستن فرهنگ جامعه و گروه خود، موافقان و مخالفان زیادی همراه با نظریات و نقدهای گوناگون به ...
full textدرآمدی بر نظریه فطرت
گرچه موضوع فطرت به لحاظ ورود آن در آیات قرآن در آثار تفسیری مورد توجه قرار گرفته، هیچگاه نزد متقدمین مسلمان به صورت یک نظریة منسجم در باب انسان شناسی و یا معرفت شناسی سامان نیافته است . در روزگار ما برخی الهیدانان جهد بلیغی کردند تا از آن، نظریه ای معقول پرداخته و در باب انسان شناسی دینی، اخلاق، منشأ دینداری و توجیه خداپرستی از آن سود برند . فطرت بر اساس برخی اصول حکمت متعالیه امری بالقوه است ک...
full textMy Resources
Journal title
volume 22 issue 86
pages 51- 77
publication date 2018-01-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023