اختفای احوال باطنی در آثار مولانا و مسأله تعریف عرفان از دیدگاه عرفانپژوهان معاصر
Authors
Abstract:
در این جستار، کوشش ما بر آن است که به دو پرسش پاسخ دهیم. پرسش نخست این است که غیبت یا به عبارت دیگر، اختفای احوال باطنی در آثار مولانا چه معنا، اهمیت و پیامدهایی دارد؟ در پاسخ به این پرسش ابتدا مقصودمان را از غیبت احوال باطنی روشن میکنیم. در وهل? بعد و پس از بررسی اجمالی غیبت احوال باطنی در آثار عارفان مسیحی و مسلمان، در سدههای میان? میلادی، نگاه مولانا به احوال باطنی را بررسی میکنیم و پس از آن پیامدهای این نگاه و واکنشهای مولانا را بر میشماریم. این واکنشها عبارتاند از خوارداشت کرامات و احوال باطنی، سکوت در برابر احوال باطنی و سرانجام پذیرش وقوع احوال باطنی و بیان احوال باطنی در لفافه و از زبان دیگران. در بخش پایانی این مقاله، به این بحث میپردازیم که با وجود سکوت مولانا و امتناع وی از سخن گفتن در باب احوال باطنیاش بر اساس کدام تعریف، تعاریف از عرفان او را در شمار عارفان میتوان دانست. در این بخش، دیدگاه و تعریف پنج عرفانپژوه طرح و بررسی شده است. از میان این پنج تن، بر اساس معیارهای ترنر، مکگین، آندرهیل و راسل مولانا عارف شناخته میشود.
similar resources
اختفای احوال باطنی در آثار مولانا و مسأله تعریف عرفان از دیدگاه عرفان پژوهان معاصر
در این جستار، کوشش ما بر آن است که به دو پرسش پاسخ دهیم. پرسش نخست این است که غیبت یا به عبارت دیگر، اختفای احوال باطنی در آثار مولانا چه معنا، اهمیت و پیامدهایی دارد؟ در پاسخ به این پرسش ابتدا مقصودمان را از غیبت احوال باطنی روشن می کنیم. در وهل? بعد و پس از بررسی اجمالی غیبت احوال باطنی در آثار عارفان مسیحی و مسلمان، در سده های میان? میلادی، نگاه مولانا به احوال باطنی را بررسی می کنیم و پس از...
full textآثار تربیتی اختفای زمان قیامت از دیدگاه قرآن
پرورش روح و روان انسان و تربیت جامعه دینی بر اساس نهادینه کردن آموزههای قرآنی، پیوندی ناگسستنی با تاروپود باور به قیامت دارد. یکی از ویژگیهای مهم قیامت که علمش نزد پروردگار محفوظ مانده است و پنهان بودنش برای تربیت نفوس بشری، معنا مییابد، زمان وقوع آن است که با پایان حیات این جهانی رقم میخورد. از منظر قرآن کریم آثاری که بر مخفی بودن زمان قیامت مترتب میشود، از یکسو فرد را با آزادی در اعمال...
full textمسأله جبر و اختیار در اندیشة مولانا
یکی از پیچیدهترین مسائل فلسفی و کلامی، مسألة جبر است و اختیار. این مسأله هرگاه با مسائلی دیگر چون «جبر و تفویض»، «خیر و شر»، «حق و تکلیف» و نظایر آنها گره بخورد، پیچیدهتر میشود. مولانا در خلال مثنوی و دیوان شمس تبریزی این مسألة غامض را با چاشنی اندیشة چارهجوی و ذوق سرشار خود شکافته و هرچند پاسخی روشن برای آن نیافته، لیکن بهتر از هر متکلمی در این عرصه پر تزاحم ظاهر شده است. این مقاله، نظری...
full textMy Resources
Journal title
volume 41 issue 1
pages 117- 140
publication date 2009-09-23
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023